دولت پوتین تا چه حد به اهداف خود دست یافته است؟
40 روز پس از جنگ
اکنون بیش از 40روز است که جنگ روسیه علیه اوکراین آغاز شده است؛ جنگی با دغدغههای امنیتی برای پوتین، رییسجمهوری روسیه که بسیاری آن را پیشبینی و درک نمیکردند.
نگرانی امنیتی پوتین از توسعه ناتو بهسمت مرزهای روسیه
در روزهای ابتدایی حمله روسیه، پوتین در یک نشست با حضور اصحاب رسانه دلیل این حمله را نگرانیهای امنیتی مسکو از توسعهخواهی ناتو(سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) بهسمت مرزهای روسیه عنوان کرد. پوتین، رییسجمهوری روسیه صراحتا گفت: «ما بهطور آشکار بیان کردیم توسعه بیشتر ناتو بهسمت شرق غیرقابلقبول است. آیا ما موشکهایمان را نزدیک مرزهای آمریکا قرار دادیم؟ خیر؛ این آمریکاست که با موشکهایش به خانه ما آمده است. این ایالاتمتحده است که با موشکهایش به خانه ما آمده است. آیا این بهنوعی تقاضای زیادی است که سیستم دفاعی بیشتری در مقابل سرزمین ما قرار داده نشود؟ این یک مساله امنیتی است». پوتین در همین سخنرانی با اشاره به وعده آمریکاییها به آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی در دهه90 میلادی، مبنی بر تحدید مرزهای عمل ناتو و پیشرفت نکردن نیروهای نظامی تحت فرمان آمریکا بهسمت شوروی تصریح کرد: «در دهه90 به ما گفتند نه حتی یک اینچ دیگر بهسمت شرق؛ خب، چه اتفاقی افتاد؟ آنها به ما کلک زدند. پنج موج گسترش ناتو و حالا هم در رومانی و لهستان هم سیستمهای موشکی وجود دارد».سرگئی لاوروف، وزیر امورخارجه روسیه نیز روز 12اسفند در اظهاراتی با متهم ساختن ناتو به برتریجویی، گفت که درحالیکه روسیه حسننیت زیادی دارد، نمیتواند اجازه دهد که هیچکس منافعش را تضعیف کند. صحبت پوتین مبنی بر «نه حتی یک اینچ دیگر بهسمت شرق»، درواقع اشاره به جمله معروف جیمز بیکر، وزیر امورخارجه پیشین آمریکا درمورد گسترش ناتو در دیدارش با میخائیل گورباچف، رهبر شوروی در 9فوریه1990 داشت که بخشی از مجموعه تضمینها درمورد امنیت شوروی بود که رهبران دولتهای غربی به گورباچف و دیگر مقامات وقت شوروی در طول روند اتحاد آلمان در سال1990 و 1991 داده بودند اما بعدا به هیچکدام از آنها وفادار نماندند.
سودای احیای امپراتوری شوروی؟
علاوهبر نگرانیهای امنیتی، یکی از مهمترین دلایلی که برای حمله نظامی روسیه به اوکراین میتراشند، تمایل درونی ولادیمیر پوتین برای احیای امپراتوری شوروی است. نماینده دائم اوکراین در سازمان ملل متحد پیش از حمله نظامی روسیه، در گفتوگو با «سی.بی.اس نیوز» گفته بود که ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه مصمم است که اوکراین را - حتی با زور - بهعنوان سرزمینی حامی روسیه دوباره تصاحب کند. او اضافه کرده بود: «پوتین میخواهد امپراتوری روسی را فارغ از اینکه آن را چه بنامیم احیا کند، شوروی جدید، امپراتوری روسیه، فدراسیون جدید، هرچه میخواهید آن را بنامید. او میخواهد در کتاب تاریخ، نامش بهعنوان رهبری راه یابد که آن امپراتوری را احیا کرد.»دیوید رمنیک که بهخاطر نگاشتن کتاب «آخرین روزهای امپراتوری شوروی» برنده جایزه پولیتزر شده، مدعی شد که «حمله روسیه به اوکراین، به سرگذشت شخصی ولادیمیر پوتین و احساس حقارتی دارد که او از شکست اتحاد جماهیر شوروی سابق در افغانستان تجربه کرده است». کریستین نیتوایو، از استادان علومسیاسی در یکی از دانشگاههای لندن نیز در گفتوگو با الجزیره درباره رویاهای پوتین برای احیای شوروی اظهار کرد: «پوتین فقط به سیاستهای رویزیونیستی (تجدیدنظرطلبی) و خیالبافیهای یک قدرت بزرگ میاندیشد.
یکی از اهداف بلندمدت روسیه در دوران پس از جنگ سرد، بهدستآوردن دوباره قدرت و موقعیت اتحاد شوروی سابق، قدرتی برابر بهشمارآوردن ازسوی غرب و اعمال نفوذ سیاسی در تحولات کشورهای کوچک مجاور خود، همچون اوکراین، مولداوی و قزاقستان است. دراینمیان، اوکراین تلاش کرد تا خود را در حوزه نفوذ غرب قرار دهد و همین موضوع باعث شد تا پوتین واکنش نشان دهد». باوجوداین ادعاها، پوتین یک روز بعد از به رسمیت شناختن جمهوریهای شرق اوکراین
(دو روز قبل از حمله به اوکراین) در دیدار با الهام علیاف، رییسجمهوری آذربایجان گفت: «پیشبینی میکردیم که بگویند روسیه بهدنبال بازسازی امپراتوری در مرزهای قدیمی است. این موضوع هیچ ربطی به واقعیت ندارد.»
بهدنبال اشغال اوکراین؟
یکی از سوالات درباره اقدام نظامی پوتین در اوکراین، طرح این پرسش است که آیا روسیه بهدنبال اشغال تمام اراضی اوکراین است یا صرفا به افتادن ولادیمیر زلنسکی، رییسجمهوری اوکراین و استقرار حکومت نزدیک به کرملین، راضی خواهد شد؟ آنطور که تجربه تاریک آمریکا در حمله به عراق، افغانستان و لیبی و از آن مهمتر تجربه اتحاد شوروی در حمله به افغانستان (ابتدای دهه80 میلادی) گواهی میدهد، دور از ذهن است که پوتین و ژنرالهای نظامیاش بخواهند وارد جنگ فرسایشی طولانیمدت با هدف اشغال تمام اراضی و شهرهای اوکراین شود.
از طرف دیگر، هرچه از جنگ اوکراین میگذرد، ارائه تصویر ضدبشری و اژدهاگونه از پوتین و مسکو با تبلیغات غربی غلظت و ابعاد بیشتری به خود میگیرد که این امر، بالقوه میتواند کرملین را تحت فشار افکار عمومی بینالمللی قرار داده و موازنه را به نفع اوکراین تغییر بدهد.
در همین باره، زلنسکی، رییسجمهور غربگرای اوکراین در اقدامی پیش دستانه سربازان روسی را به نسلکشی در شهرهای اوکراین متهم کرد. همزمان ماتئوس موراویکی، نخستوزیر لهستان نیز با تصریح اینکه روسیه در اوکراین دست به نسلکشی زده است، مدعی شد: «کشف اجساد شهروندان در دو شهر ارپین و بوچا که دست آنها از پشت بسته بوده باید بهعنوان نسلکشی طبقهبندی شود.»
با اینکه وزارت دفاع روسیه اتهامات درباره جنایت جنگی مسکو در شهرهای اوکراین بهخصوص در بوچا را «جعلیات رژیم کییف» دانسته و تصریح کرده که نیروهای روسیه روز 30مارس(6روز پیش) از این شهر عقبنشینی کردهاند اما ادعاهای مربوط به جنایت جنگی(ولو دروغ)، خواهناخواه روی افکارعمومی تاثیر منفی خواهد گذاشت و وجهه سیاسی مسکو را در «جنگ روایتها»، در موضع تدافعی و ضعف قرار میدهد که در نوع خود میتواند روی عملکرد نظامی روسیه نیز تاثیر سوء بگذارد.
با توجه به همه این گزارهها، بعید به نظر میرسد که پوتین و یارانش بخواهند دست به ریسک اشغال تمام اوکراین بزنند و خود را در مضیقه سیاسی، اقتصادی، نظامی و تبلیغاتی قرار بدهند. اما با توجه به نگرانیهای امنیتی مسکو از پیشروی ناتو و اهمیت اوکراین در معادلات ژئوپلیتیک پوتین، شاید برانداختن زلنسکی و برقراری یک حکومت دستنشانده در کییف یا وادارساختن زلنسکی برای ایجاد توازن میان منافع غرب و شرق در اوکراین، یکی از اهداف اصلی پوتین از ادامه جنگ و راضی نشدن او به آتشبس باشد.
از سوی دیگر، روسیه همزمان با ادامه جنگ در اوکراین، با کارت سیاست فشار بر اروپا در حوزه انرژی برای تعدیل و کاهش تحریمهای غرب (بهخاطر جنگ علیه اوکراین) بازی میکند. چندی پیش بود که پوتین صراحتا اعلام کرد که «کشورهایی که در لیست کشورهای غیردوست قرار گرفتهاند باید از ابتدای ماه آوریل (12فروردین)، هزینه گاز را به روبل بپردازند». رییسجمهوری روسیه همچنین با تهدید کشورهای اروپایی به قطع گاز، افزود: «نپرداختن هزینه گاز به روبل ازسوی مشتریان به معنای عمل نکردن به تعهدات تلقی خواهد شد و خود آنها مسوول عواقب این موضوع خواهند بود.»
هرچند خانم کریستین لامبرشت، وزیر دفاع آلمان چندی پیش از اتحادیه اروپا خواست تا واردات گاز از روسیه را ممنوع کند اما اروپا در شرایط فعلی جانشین مطمئنی برای گاز روسیه ندارد و مجبور است در حوزه تامین انرژی، کجدارومریز با مسکو طی کند. برای درک جایگاه مهم گاز روسیه برای اروپا ذکر این نکته ضروری است که مسکو سال گذشته حدود 155میلیارد مترمکعب یعنی یکسوم گاز صادراتی خود را به اروپا منتقل کرد و بدون گاز روسیه، اروپا مجبور است گاز موردنیاز خود را نقدا در بازار آزاد خریداری کند که نرخ آن درحالحاضر به حدود 500درصد بالاتر از سال گذشته رسیده است. هرچند نرخ حاملهای انرژی در شرایط فعلی نیز در اروپا روند افزایشی داشته اما چنانچه تهدید پوتین مبنی بر قطع گاز روسیه در صورت عدم پرداخت پول خرید به روبل عملیاتی شود، نرخ حاملهای انرژی وضعیت بدتری به خود خواهد گرفت و اروپا را در بحران انرژی فروخواهد برد. بنابراین روسیه با طولانی کردن جنگ، در پی ایجاد هزینه اقتصادی برای غرب است و در این مسیر چین همراهی خود با روسیه را اعلام کرده است.
سیاست کرملین درباره محاصره کییف، شبیه اشغال برلین در جنگجهانی دوم است
دکتـــــر روحالله مدبر، کارشناس مسائل روسیه در گفتوگو با خبرنگار «صبحنو»، با اشاره به وضعیت کنونی روسیه در جنگ اوکراین و جوانب سیاسی و اقتصادی آن، با بیان اینکه برنامه کرملین از همان ابتدا تصرف کامل کییف نبود، اظهار کرد: سیاستی که کرملین درباره محاصره کییف در پیش گرفته، شبیه اشغال برلین ازسوی ارتش شوروی در جنگ جهانی دوم و سقوط هیتلر و آلمان نازی است. شهر ماریوپل در اوکراین اکنون تقریبا بهطور کامل سقوط کرده و روسیه با توجه به عملیاتهایی که در بندر اودسا، مهمترین بندر راهبردی اوکراین انجام داده، دسترسی اوکراین به آبهای آزاد را تقریبا قطع کرده است. پیام عملیات روسیه در اودسا این است که اگر اوکراین مسیر کنونی را ادامه دهد، اودسا هم سقوط خواهد کرد. وی با بیان اینکه طی 40روز گذشته تمام مراکز حساس و راهبردی اوکراین ازجمله مراکز نظامی و بیولوژیک از بین رفته است، افزود: میشود گفت که اوکراین امروز بهطور کامل خلعسلاح شده است؛ البته آمریکا و سایر کشورها دارند بهطور دائم به گردانهای نئونازی مستقر در اوکراین سلاح میدهند اما این سلاحها بیشتر برای عملیاتهای میدانی استفاده میشوند و بهنوعی لحظهای هستند. مراکز اصلی و راهبردی اوکراین بهطورکامل نابود شده و روسیه به خواسته اصلی خود یعنی ارسال پیام به کشورهای همجوار مبنی بر اینکه در صورت نزدیکی به آمریکا و ناتو سرنوشت اوکراین در پیش روی آنها نیز خواهد بود، رسیده است.
آمریکا به سیاست و اهداف خود در اوکراین دست نیافته است
مدبر اضافه کرد: سفر مقامات اروپایی به اوکراین و پیامهایی که آنها میدهند، برای اوکراین بیشتر بهمثابه قرص است چون اوکراین دیگر به این زودیها توان بازیابی زیرساختهای نظامی خود را که تهدیدکننده امنیت روسیه بود نخواهد داشت. طی چهار دور مذاکره میان روسیه و اوکراین هم اوکراین رسما پذیرفته که از عضویت در ناتو کنارهگیری کند. وی با اشاره به رویکرد منفی آمریکا به صلح پایدار میان روسیه و اوکراین تاکید کرد: هر زمان که مسیر مذاکرات به سمتی رفته که روسیه و اوکراین به صلح پایدار برسند، آمریکا نپذیرفته است چون آمریکا به سیاست و اهداف خود در اوکراین دست نیافته است. هدف آمریکا این است که جنگ و درگیری در اوکراین ادامه پیدا کند و متوقف نشود.
جنگ تبلیغاتی غرب علیه روسیه در بوچا
کارشناس مسائل روسیه با بیان اینکه هدف روسیه از همان ابتدا تصرف کامل اوکراین نبود، با اشاره به جنگ تبلیغاتی کییف علیه مسکو تصریح کرد: ادعایی که اوکراین درباره اقدام ارتش روسیه در شهر بوچا مطرح میکند، دروغ است چون ارتش روسیه طبق مذاکرات، چهار روز پیش از این شهر خارج شد و شهر را در اختیار اوکراین قرار داد. اقدام اخیر در بوچا ازسوی بخش نئونازی ارتش اوکراین صورت گرفت تا به کمک ابزار تبلیغاتی طرف غربی، روسیه را تحت فشار قرار بدهند. وی اظهار کرد: نکته جالب اینجاست که بسیاری از رسانههای غربگرا تاکتیک روسیه در کاهش محاصره کییف را به عقبنشینی و شکست تعبیر کردند درحالیکه تاکتیک روسیه جزئی از مذاکرات میان روسیه و اوکراین است. روسها در دور چهارم مذاکرات متعهد شدند که حلقه محاصره کییف را کاهش دهند.
روسیه به هدف خود درباره اوکراین دست یافته است
مدبر در پاسخ به این سوال که آیا روسیه بهدنبال براندازی نظام زلنسکی است یا خیر، اظهار کرد: مساله اصلی این است که زلنسکی یک مهره صددرصد آمریکایی و تحت نظارت کاخ سفید است. رفتن زلنسکی طبعا به نفع فدراسیون روسیه است؛ روسها معتقدند که باید در اوکراین انتخابات برگزار شود و زلنسکی نباشد اما تا همین الان، روسیه به بخش عمده اهداف خود که غیرنظامی کردن اوکراین بود، دست یافته است و افکار عمومی اوکراین هم دیگر نمیپذیرد، کسی در این کشور در قدرت باشد که سیاست «اوکراین در ناتو» را دنبال میکند. کارشناس مسائل روسیه اضافه کرد: صدراعظم آلمان رسما اعلام کرد که پیش از شروع جنگ، به زلنسکی اعلام کردم که طرح نزدیکی به ناتو را دیگر اعلام نکن و اوکراین را به منطقه بیطرف تبدیل کن اما گفت که زلنسکی این ایده را رد کرد. مردم اوکراین هم میبینند که بحران کنونی حاصل یکدندگی زلنسکی بوده است.
ارسال نظر