یکی از اهداف سفر رئیس جمهور آمریکا به غرب آسیا احیای طرح سازش به منظور تامین امنیت رژیم صهیونیستی است
بازی با سناریوی سوخته ترامپ
جو بایدن در اولین سفر خود به غرب آسیا در سمت رییسجمهور آمریکا چهارشنبه (۱۳ژوئیه) عازم منطقه غرب آسیا خواهد شد و قرار است پس از فلسطین اشغالی و دیدار با مقامات صهیونیست، با «محمود عباس» رییس تشکیلات خودگردان فلسطین دیدار کند.
در روزهای اخیر، طرح مسائل مرتبط با سفر بایدن به غرب آسیا و بازدید از اراضی اشغالی قدس و عربستانسعودی، گمانهزنیهای زیادی را درباره اهداف و پیامدهای سیاست خاورمیانهای آمریکا پدید آورده است. این گمانهزنیها با طرح موضوعاتی همچون احتمال تشکیل ناتوی عربی قوت گرفته است. هرچند با وجود اختلافات عربستان، امارات، قطر، اردن، مصر و... درخصوص جنگ یمن و عدم همراهی در ناتوی عربی، آرزوهای آلسعود تحقق نمییابد اما «جو بایدن» با سفر به منطقه بهخصوص ریاض و اراضی اشغالی درصدد است تا عادیسازی روابط با رژیم اسرائیل و شکلگیری یک ائتلاف نظامی در حاشیه خلیجفارس، راهبردهای منطقهای کاخسفید در غرب آسیا را به نفع خود دنبال کند. آمریکا بهدنبال یک ساختار امنیتی جدید در منطقه است؛ ساختاری که متشکل از کشورهای منطقه با هزینهکرد همین کشورها به همراه تامین امنیت رژیمصهیونیستی است.
آمریکا از عربستان، امارات و قطر خواسته است تا همزمان با کمکهای مثلا صلحجویانه واشنگتن در اراضی اشغالی آنها نیز به بیمارستانهای فلسطینی کمک کنند؛ بنابراین، آمریکا با شل کردن کیسه خود و همچنین از جیب اعراب سازشکار قصد دارد تا بدین طریق تشکیلات خودگردان را بهسمت مذاکره با رژیمصهیونیستی بکشد؛ سیاستی که به نظر میرسد نتیجهبخش نیز بوده است؛ چراکه در روزهای اخیر گفتوگوهایی بین محمود عباس و بنی گانتز، وزیر جنگ صهیونیستی انجام شده تا مسیر مذاکرات سازش را هموار کنند. باتوجهبه اینکه عربستانسعودی هم قرار است بهزودی روابط خود با تلآویو را عادیسازی کند، بنابراین طرح جدید آمریکا برای نزدیک کردن مواضع این تشکیلات با تلآویو است تا روند عادیسازی با هزینه کمتر و سهولت بیشتری برای رژیمهای سازشکار عربی پیش رود؛ موضوعی که اکنون به رقابتی مهم میان جناح نتانیاهو و جناح لاپید- بنت تبدیل شده است تا عملکرد خود در زمینه عادیسازی را موفقتر معرفی کنند.
گدایی نفت
اما فارغ از پروپاگاندای رسانهای غرب و صهیونیستها برای اهداف سفر بایدن، این سفر بیشتر جنبه تبلیغاتی و جنبه روانی برای غرب دارد؛ غربی که این روزها با جنگ اوکراین، بحران رکود و انرژی گریبانش را گرفته تاجاییکه یورو سقوط تاریخی را در این روزها تجربه کرده است. غرب چشم امیدش را به سفر بایدن دوخته تا بلکه با راضی کردن ریاض بتواند از افزاش قیمت نفت جلوگیری کند.
در نگاه آمریکا و اروپا، سفر بایدن به عربستانسعودی از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ زیرا این سفر به معنای دستکشیدن دولت دموکرات آمریکا از رویکرد تند خود در قبال عربستانسعودی است. این تغییر سیاست آمریکا در وهله نخست بهدلیل ترغیب عربستان به افزایش تولید نفت و تلاش برای کاهش بهای جهانی انرژی صورت میگیرد که کشورهای غربی را پس از جنگ اوکراین و تشدید تنش با روسیه در موقعیت دشواری قرار داده است. هرچند دولت جو بایدن رویکرد خصمانهای را در قبال این کشور در پیش گرفت تاجاییکه عربستان را «دولت منفور» نامید اما او امروز مجبور است برای بهدستآوردن دل مقامات سعودی برای افزایش تولید نفت راهی ریاض شود؛ موضوعی که با واکنش کاربران کشورهای خلیجفارس همراه شده تاجاییکه به «پیام صلح بایدن، گسترش روابط دوجانبه بین ایالاتمتحده و عربستانسعودی و همچنین همکاریهای منطقهای» که هدف از سفر بایدن اعلام شده با دیده شک و تردید نگاه کردند. یکی از کاربران نوشت: روابط و هیچچیز دیگر در کار نیست. بایدن فقط برای پیشبرد یک هدف وارد عربستانسعودی میشود؛ فشار برای تولید بیشتر نفت. و اگر بحرانی در اوکراین وجود نداشت، او به اینجا نمیآمد. کاربر دیگر نوشت: از تعهد به مجازات عربستانسعودی تا تبدیل شدن به گدای درخواست برای پمپاژ نفت بیشتر. از قول منزوی کردن [محمد] بنسلمان تا موافقت با ملاقات با او و تصدیقش. از قول به مجازات [قاتلان] خاشقچی تا فقط نامگذاری خیابانی در نیویورک پس از او. از تعهد برای توقف جنگ در یمن تا اعلام تلاش برای تمدید آتشبس. واقعا خندهدار است.
خواب بایدن برای فلسطین
آنچه رسانههای منطقه گزارش میدهند، جو بایدن در جریان سفر به منطقه، خوابی هم برای فلسطین دیده است. آمریکا قصد دارد در جریان این سفر، یک مجتمع دیپلماتیک را در قدس اشغالی برای تعامل با فلسطینیها احداث کند؛ مرکزی که رسما قدس را به پایتختی رژیمصهیونیستی به رسمیت میشناسد تا مقدمهای برای سازش تشکیلات خودگردان با این رژیم باشد. این رویداد درحالی رخ خواهد داد که آمریکا چند سالی است سفارت خود را از تلآویو به قدس اشغالی منتقل و رسما این منطقه را پایتخت صهیونیستها اعلام کرده است. اکنون برای اینکه از بار مخالفت و حساسیت فلسطینیها بکاهد سعی دارد یک مرکز دیپلماتیک برای همکاری با فلسطینیها احداث کند که وابسته به سفارت واشنگتن در قدس اشغالی خواهد بود. رسانههای فلسطینی اعلام کردهاند که پروژه وزارت خارجه آمریکا برای بنای مجتمع دیپلماتیک این کشور در قدس قرار است روی زمینی احداث شود که زمین غصبشده و متعلق به فلسطینیان است که در سال1950 ازسوی صهیونیستها مصادره شده و به همین منظور فلسطینیها خواستار لغو فوری اجرای این طرح شدهاند.
جوانان و فعالان فلسطینی نیز در کرانه باختری در شبکههای اجتماعی از اهالی کرانه باختری خواستند تا روز پنجشنبه در تظاهرات ضد آمریکایی در شهر رامالله، مرکز تشکیلات خودگردان شرکت کنند. به نوشته وبگاه شهابنیوز، در این کمپین آمده است که سیاستهای آمریکا همواره در جهت منافع رژیمصهیونیستی و علیه فلسطینیها بوده و رییسجمهور این کشور حق سفر به رامالله را ندارد.
چشمان بسته بایدن مقابل بحران یمن
بیتردید دولت آمریکا در آستانه سفر جو بایدن به منطقه که با هدف تسهیل روند عادیسازی روابط میان کشورهای عربی و رژیمصهیونیستی صورت میگیرد، از حساسیت مسلمانان نسبتبه پیوستن عربستانسعودی به روند عادیسازی آگاه است و برای کاستن فشارها بر ریاض باید نشانههایی از داشتن یک ابتکارعمل سازنده برای پیشبرد آنچه سالهاست سعودیها با عنوان «طرح صلح عربی» بهطور رسمی از آن حمایت میکنند در این سفر ارائه دهد.
تلاش برای اجرای یک سناریوی سوخته
مساله قابلتوجه در این میان، تلاش دوباره آمریکا برای ایجاد یک پدافند یکپارچه هوایی برای مقابله با ایران است؛ کارویژهای که بهطور مستقیم ازسوی رژیمصهیونیستی به دولت بایدن سپرده شده و به گفته «جان کربی»، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید، جو بایدن در سفرش به منطقه بهدنبال کار روی موضوعاتی نظیر پدافند هوایی جهت مقابله با ایران خواهد بود. «بنی گانتز»، وزیر جنگ رژیمصهیونیستی هم ماهها پیش ادعا کرد که پیمان سازش موسوم به «توافق ابراهیم» که این رژیم با امارات متحده عربی و بحرین امضا کرد، شامل یک ترتیب امنیتی ویژه است که ظاهرا شامل ادغام دفاع هوایی رژیم اسرائیل و کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس است. او که در مقابل نمایندگان کنست صحبت میکرد گفت که این رژیم درصدد پیوستن به «اتحاد دفاع هوایی خاورمیانه» (MEAD) به رهبری آمریکا و با حضور کشورهای عربی است.
ائتلاف و اتحاد علیه ایران و ایجاد یک سیستم دفاع جمعی چیزی شبیه پیمان «آتلانتیک شمالی» (ناتو) در راستای آنچه برای «تامین امنیت» در منطقه مینامند، موضوع جدیدی نیست. واشنگتن ۴۰سال است برای سیستم دفاع هوایی یکپارچه شورای همکاری خلیجفارس فشار میآورد اما کشورهای عضو هرگز موفق به انجام آن نشدهاند. در دولت اوباما هم اجلاس سران شورای همکاری خلیجفارس با حضور وی در سال۲۰۱۵ در کمپدیوید تصمیم گرفت که دقیقا همین کار را منهای رژیمصهیونیستی انجام دهد اما کشورهای شورای همکاری خلیجفارس علیرغم تشویق ایالاتمتحده هرگز پیگیری نکردند. در زمان سفر دونالد ترامپ به عربستانسعودی در ماه می۲۰۱۷ نیز وی طرحی به نام «پیمان استراتژیک خاورمیانه» (MESA) را مطرح کرد که نمونهای از طرح پیمانی بود که اوباما برای عملیاتی کردن آن تلاش میکرد که در آن زمان به گفته خبرگزاری رویترز، عدم موافقت مصر، دلیل شکست چنین طرحی بود. به نظر میرسد اصلیترین مانع در مقابل تشکیل چنین ائتلافهایی در منطقه، تلاش کشورهای منطقه برای پرهیز از هرگونه تنش نظامی و امنیتی با جمهوری اسلامی ایران است. دراینباره منابع دیپلماتیک مصری بارها در مصاحبههای خود اعلام کردهاند که قاهره هرگز وارد ائتلافی که علیه ایران شکل بگیرد، نخواهد شد. در نشستهای امنیتی میان تهران و قاهره نیز مصریها به مقامات ایران اطمینانخاطر دادهاند که مصر قرار نیست علیه ایران وارد ائتلاف شود. مقامات اردن نیز در روزهای گذشته تلاش کردهاند تا این پیام را به جمهوری اسلامی بدهند که حاضر به حضور در ائتلافی علیه ایران نیستند. «ایمن الصفدی»، وزیر خارجه اردن نیز در ۱۲تیرماه در مصاحبه با روزنامه النهار در پاسخ به سوال این روزنامه مبنی بر تشکیل ائتلاف عربی-اسرائیلی برای مقابله با ایران تاکید کرد که این امر مطرح نیست و اردن درباره ائتلاف عربی با مشارکت تلآویو برای مقابله با ایران، چیزی نشنیده و همچنین طرحی به اردن پیشنهاد نشده است.
خانعلیزاده: در غرب آسیا فضا برای جنگ مهیا نیست
«مهدی خانعلیزاده»، کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با خبرنگار روزنامه «صبحنو» با اشاره به سفر جو بایدن، رییسجمهور آمریکا به منطقه، عنوان کرد: جو بایدن در یادداشتی که اخیر در واشنگتنپست منتشر کرد صریحا به این موضوع اشاره داشت که بیاییم قدرت ایران را در حوزه بازدارندگی و هستهای محدود سازیم و متحدان خودمان را موردحمایت قرار دهیم. با این یادداشت بایدن میتوان دریافت که صلح ابراهیم یا همان روند سازش ازسوی آمریکا جدیتر دنبال خواهد شد و چه بسا با این سفر، شاهد پروازهای مستقیم هوایی میان ریاض و تلآویو و برخی دیگر از کشورهای عربی مرتجع منطقه باشیم. وی با اشاره به اینکه تقابل دو محور روسیه و آمریکا در منطقه شکل گرفته است، تصریح کرد: در چنین شرایطی است که تشکیل محور ایران، روسیه یا چین میتواند نماد تقابل دو محور شرق و غرب به شمار آید و شاهد اتحاد یا تقابل دو طیف سیاسی و فکری برای دوران گذار در غرب آسیا باشیم؛ موضوعی که قبلا بلینکن، وزیرخارجه آمریکا هم به آن اذعان داشت و صریحا عنوان کرد: چین و روسیه نظم جهانی را از بین میبرند و حتی رسانههای غربی، نام ایران را بهعنوان تغییردهنده این نظم در رسانههای خودشان بیان کردهاند.
تلاش کاخ سفید برای احیای آمریکا
وی با اشاره به اینکه آمریکا بهدنبال احیای پس از افول خود در جهان است، اظهار داشت: با اینگونه سفرها و رفتارها که ازسوی آمریکا در جهان میبینیم، نشانگر احیا و تثبیت خود در جهان است. همه تحلیلگران و حتی رسانههای آمریکایی قائلاند که آمریکا افول کرده و این را در کلام و رفتار مقامات کاخ سفید میبینیم که به این موضوع بارها اذعان داشتند. موضوعی که حتی دونالد ترامپ هم آن را محور سخنان روزها و ماههای اخیرش قرار داده است اما آمریکا بهدنبال این است که این افول را احیا کند و یک سناریوی پساآمریکایی، بهمنظور احیای آمریکا در پیش گرفته است. سناریویی که بیشتر از همه محتملتر است، شکلگیری اتحادیه منطقهای مثل بریکس، اتحادهای شرقی یا غربی، شمال آفریقا، اوراسیا، غرب آسیا، اتحادیههای منطقهای و... است. وی ادامه داد: در مقابل برخی میگویند هژمونی جدیدی که پس از آمریکا بیاید، چین است. مثل انگلیس که زمانی ابرقدرت بود و افول کرد و پس از آن ایالاتمتحده آمریکا آمد. شرایط کرونایی و جنگ اوکراین، صفبندی جدیدی ایجاد کرده است، از یک طرف عربستان هم میخواهد کمک انرژی و نفتی به آمریکا کند و از طرف دیگر، چین و روسیه هم وجود دارند که این نوع معادلات را متغیر میسازند.
سازش عربستان با رژیمصهیونیستی
خانعلیزاده با اشاره به اینکه اقدامات و تبعات اینگونه سفر رهبران جهان، پس از تکمیل و پایان سفر به منطقه مشخص میشود، گفت: آنچه برآیند این سفرها نشان میدهد و طبیعتا پس از سفر نتایجش رخ میدهد این است که عربستان روند مذاکراتش با تهران را کند میکند و با جدیت بیشتری به سازش با اسرائیل نزدیک میشود. از سویی دیگر، نتانیاهو در جریان قدرت رژیمصهیونیستی برمیگردد؛ البته روابط ایران، روسیه و چین بیشتر تقویت میشود و به سناریوی محتمل حمله چین به تایوان نیز نزدیکتر خواهیم شد.
شدت یافتن جنگ در شرق اروپا
وی ادامه داد: اینکه گفته میشود ایران و رژیمصهیونیستی به رویارویی نظامی خواهند پرداخت، درست نیست. شاید آسیبهای مرزی و خرابکاری در غرب آسیا باشد ولی جنگی در سمت غرب آسیا یا مرزهای ایران روی نمیدهد. احتمال اینکه جنگها بهسمت شرق اروپا بیشتر کشیده شود وجود دارد و شاید لهستان یا مولداوی شاهد رویارویی جنگ در این منطقه از جهان باشند اما در غرب آسیا فضا برای جنگ مهیا نیست، چراکه شکلگیری جنگ در این منطقه نفتخیز به ضرر هر دو طرف غرب و شرق است که بازارهای انرژی خودشان را از دست میدهند یا متضرر میشوند.
نقش ایران در معادلات جهانی
خانعلیزاده با اشاره به راهکارهای ایران در معادلات منطقهای، تصریح کرد: در چنین بزنگاهی، بهتر است فعلا ایران با راهبرد موازنه کار کند؛ مثل اقدامی که چین در زمان مائو انجام داد، مائو در جنگ سرد توازنی ایجاد کرد که به نفع پکن باشد. بهجای اینکه با یک یا دو طرف معادله باشد، با هیچ طرفی مستقیم همکاری نکرد. بهتر است تهران از وضعیت کنونی جهان به نفع خودش و گرفتن امتیاز استفاده کند با ترساندن آمریکا یا برعکس، منافع راهبردی خودش را دنبال کند. قدرتهای شرقی و چه بسا غربی میدانند که رأی ایران تاثیرگذار است. ایران شاید در نظام بینالملل نقش بزرگی نداشته باشد اما به همان مقدار میتواند کفه ترازو را به نفع یکسو تغییر دهد، سر ماجرای برجام یا بحران غذایی و سوختی جهان، معادلاتی است که در اختیار ایران است تا این کفه ترازوهای برابر را آنگونه که صلاحدید است دنبال کند.
ارسال نظر