نقد حسین مرعشی درباره جایگاه خاتمی، بار دیگر شکاف میان کارگزاران سازندگی با دیگر طیف های اصلاحات را نشان داد
عملیات گریز از مرکز راست مدرن
اصلاحطلبان هر چه میخواهند بر رویکرد جبههای و جمعی تاکید کنند و اینطور نشان بدهند که اختلافی میانشان نیست، هرازچندگاهی افتراق میانشان بروز میکند. این افتراق از آغازبهکار جبهه دوم خرداد در سال76 ایجاد شد و در هر انتخابات تصویری از تضادهای متزاید در این جبهه را نشان داد. سابقه نشان داده که اختلاف اصلاحطلبان عمدتا میان دو نحله فکری از یکسو عملگرایان یعنی باورمندان به حضور در قدرت و غیرعملگرایان یعنی باورمندان به سیاستورزی جامعهمحورانه بوده است. اظهارات روز گذشته دبیرکل جدید حزب کارگزاران سازندگی، آدرسهای جدیدی از وجود اختلاف در میان اصلاحطلبان را به نمایش گذاشت.
حسین مرعشی، دبیرکل کارگزاران سازندگی، روز گذشته در گفتوگو با روزنامه شرق به نکاتی اشاره کرد که مدتها پیش سلف او، غلامحسین کرباسچی مطرح کرده بود. کرباسچی
دو سال پیش در گفتوگویی با زیر سوالبردن خاتمی بهعنوان رییس جبهه اصلاحات، گمانهها مبنی بر جدایی کارگزاران از این جبهه را ایجاد کرد. کرباسچی در گفتوگو با «سازندگی» گفته بود: «اصلاحات از ابتدا تاکنون رهبری نداشته که اکنون بگوییم نیازمند رهبری جدید است. آقای خاتمی مورداحترام همه بوده و هستند اما آیا بهواقع آقای خاتمی اصلاحات را رهبری میکنند؟» همان موقع بسیاری از اصلاحطلبان صحبتهای کرباسچی را به ساز ناکوک دوباره کارگزاران و احتمال انشعاب این حزب از کل جبهه اصلاحات تفسیر کردند. هرچند کارگزاران منشعب نشد اما در دو انتخابات مجلس یازدهم و ریاستجمهوری سیزدهم، به اختلافی بنیادین با سایر اقطاب اصلاحطلب بهخصوص حزب اتحادملت بر سر نحوه مواجهه با انتخابات برخورد و زمینه برای تشدید اختلافات در این جبهه ایجاد شد. اظهارات روز گذشته مرعشی نشان داد که کارگزارانیها همچنان سودای عبور از اصلاحات را دارند.
مرعشی در بخشی از این گفتوگو سعی کرد ضمن ابراز احترام صوری به جایگاه خاتمی، هدف حزب کارگزاران سازندگی برای کسب قدرت جدای از جبهه اصلاحات را نیز طرحریزی کند. او درعینحال برای اینکه جلوی بازخوردهای منفی سایر نیروهای اصلاحطلبی را بگیرد، این را هم تاکید کرد که کارگزاران فعلا میخواهد با سایر احزاب کار جبههای انجام بدهد. او دراینباره گفت: «ما در حزب کارگزاران سازندگی درعینحال که به آقای خاتمی و همفکران ایشان در جبهه اصلاحات احترام میگذاریم اما اصالتهای خود را هم داریم. امروز ما علاقهمندیم که آنقدر حزب را قوی کنیم که روزگاری حزب کارگزاران بهتنهایی بتواند دولت تشکیل دهد یا بهتنهایی بتواند مجلس را اداره کند اما قبل از رسیدن به این نقطه و قبل از اینکه یک حزب بتواند حرف اصلی را در کشور بزند، نیازمند وحدت جبههای هستیم. اکنون نمیتوان گفت که یک حزب بهتنهایی میتواند جامعه را تحتتاثیر قرار دهد اما هنوز جبهههای سیاسی تاثیرگذارند».
اما محور اصلی اظهارات مرعشی، انتقاد صریح و بیپرده او از خطمشی نیروهای رادیکال اصلاحطلب در تحریم دو انتخابات98 و 1400 بود که پیشتر، تبدیل به عامل انشقاق در جبهه اصلاحات شده بود. مرعشی دراینباره با بیان اینکه «در سال98 با خودزنی و بیاهمیت جلوهدادن انتخابات کار را به جایی رساندیم که مجلس را دودستی واگذار کردیم» مدعی شد: «کارگزاران از سال74 تا 1400؛ یعنی در طول عمر 26سالهاش همواره تلاش کرده است با همراهی بزرگان میانهرو مانع یکدستشدن حاکمیت شود اما متاسفانه با شیوهای که برخی دوستان اصلاحطلبمان در پیش گرفتند، اکنون میبینیم دولت و مجلسی شکل گرفته که عاری از تجربه 40ساله جمهوری اسلامی است». مرعشی درعینحال اضافه کرد: «امروز سیاستمداری که عرصه سیاست را ترک میکند، فردی ملی نیست. سیاستمدار ملی کسی است که سیاست را ترک نکند». گفتههای مرعشی مبنی بر لزوم حضور در انتخابات به هر صورت و به هر قیمت، چیز جدیدی نیست و پیشتر کرباسچی و سایر ارکان کارگزاران روی آن تاکید کرده بودند اما حمله اخیر مرعشی علیه رویکرد آرمانی احزابی نظیر اتحادملت و ایجاد شائبه مجدد خروج کارگزاران از جبهه اصلاحات، معنادار به نظر میرسد. همین چندی پیش بود که خاتمی در پیامی به مجمع حزب اتحادملت، بر وحدت همه نیروهای اصلاحطلب و حرکت جبههای سخن گفته بود و در این شرایط، سخنان مرعشی درواقع میتواند بهنوعی اقدام گریز از مرکز جبهه و شخص خاتمی تعبیر شود. اما فراز مهم دیگر اظهارات مرعشی آنجایی بود که او تلاش کرد ایده جامعهمحوری را از دست حزب رقیب یعنی اتحادملت بگیرد و کارگزاران را پیشقراول بازگشت به جامعه تصویرسازی کند.
در همین باره، مرعشی سعی کرد قدری فضا را به نفع کارگزاران تلطیف کند و تصریح کرد که ما هم میخواهیم به جامعه برگردیم اما بهسرعت میگوید که این موضوع نافی ضرورت نزدیکی به قدرت نیست. او کار را تا جایی پیش میبرد که رسالت واضح احزاب مبنی بر تربیت نیروهای جوان را انکار میکند و میگوید ما برای تربیت نیروها چارهای نداریم جز آنکه وارد قدرت رسمی شویم. دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی دراینباره تاکید کرد: «حتما ما هم باور داریم که باید جامعه را همراه کرد. جامعه مثل دریاست و سیاسیها مثل ماهی؛ مگر ماهی بدون آب قادر به زندگی خواهد بود؟ زیست سیاسی احزاب هم در دریای مردم میسر است. جامعه همه زندگی ماست، اساس زندگی ماست و سیاستمداری که تصور کند بدون جامعه میتواند ادامه مسیر دهد، کاملا اشتباه فکر میکند. کارگزاران در آخر میگوید در انتخابات شرکت کنید، در انتخابات چه کسانی باید شرکت کنند و چه کسانی باید به اصلاحطلبان رأی دهند؟ آیا جز همین مردم؟ پس چطور میشود گفت کارگزاران به جامعه بیتوجه است؟»
کارگزاران نه پایگاه اجتماعی دارد، نه دل مبارزه
اظهارات مرعشی، با واکنش برخی نیروهای اصلاحطلب مواجه شد. ناصر قوامی، فعال اصلاحطلب و نماینده مجلس ششم ادعاهای مرعشی مبنی بر جامعهمحوری را دستمایه انتقاد خود قرار داد و تصریح کرد: «باید به مرعشی گفت شما چه پایگاهی در ایران دارید؟ حزب تعریفی دارد، کلاس درس و برنامهای دارند، اینها در تعریف یک حزب نمیگنجند، نهایتا اگر افراد تاثیرگذار در استانها نباشند کسی اینها را نمیشناسد. شما در شهرستانها از مردم سوال کنید نماینده کارگزاران در شهر شما کیست؟ هیچکس نمیشناسد! بنابراین اینکه بگویند ما از خاتمی عبور میکنیم یعنی از اصلاحات عبور کردهایم. آقای خاتمی با تمام ضربهای که احزاب به ایشان زدند باز هم پایگاه اجتماعی در جامعه دارد. »قوامی در پایان نسبتبه صحبت مرعشی درباره ایدهآل کارگزاران نسبتبه تشکیل یک دولت برخاسته از این حزب گفت: «به او بگویید پایگاه اجتماعی شما کجاست که بتوانید بهتنهایی رییسجمهور تعیین کنید.
آقای کرباسچی در یکی از انتخاباتها جلسهای در سالن دانشگاه فرهنگیان داشت و تندروها هم تهدید میکردند جلسه را بهم میزنیم جلسات هم شلوغ میشد. قرار بود من و کرباسچی سخنرانی کنیم. در میانه راه زنگ زدند که به جلسه نروید سنگ پرت میکنند اما من گفتم به مردم قول دادیم که حرف بزنیم. نزدیک دانشگاه بودیم که کرباسچی زنگ زد و گفت: ما برگشتیم، گویا تلفنی تهدیدشان کرده بودند و کرباسچی هم نیامد. من رفتم و سخنرانی هم برگزار شد سنگ هم پرت کردند. اینها چنین افرادی هستند، نه پایگاه اجتماعی دارند، نه دل مبارزه.»
بهدنبال انشعاب، شاید وقتی دیگر
اظهارات مرعشی که بار دیگر احتمال خروج کارگزاران از جبهه اصلاحات را تقویت کرد، در شرایطی است که هدایتالله آقایی، از اعضای جداشده حزب کارگزاران، بر انشعاب کارگزاران از سایر اصلاحطلبان صحه گذاشت و تصریح کرد: «اساسا این صحبت که یک حزب بخواهد دولت برخاسته از خود داشته باشد درست است. اساسا این حرف میتواند درست باشد چون هر حزبی که ازنظر تئوری در جامعه تشکیل میشود برای دستیابی به قدرت است. هیچ حزبی نمیتواند بگوید من حزب تشکیل دادم که فقط نظر دهم. وی افزود: الان هم کارگزاران از اصلاحات جدا شده و فاصله اینقدر زیاد است که فکر نمیکنم به این سادگی بتوان متحدشان کرد و فقط اعلام رسمی نشده است. در انتخابات هم مشاهده کردید که تناقض در کاندیداها وجود داشت و واگرایی بدتر از این نمیشود.» اینکه چرا با وجود اظهارات جستهوگریخته سران کارگزاران مبنی بر خروج از جبهه اصلاحات هنوز این اتفاق رخ نداده، خود جای تحلیل دارد. یک دلیل عمده شاید این باشد که کارگزارانی با آگاهی نسبتبه پایگاه ضعیف خود در حاکمیت و بهخصوص در جامعه، به دنبال نیروهای ائتلافی قابل اتکا هستند و تا مادامیکه این نیروی ائتلافی از راه نرسد، کارگزاران ریسک جدایی از جبهه اصلاحات را به جان نخواهند خرید اما اینکه این نیروی ائتلافی دارای چه مختصاتی است، خود محل بحث است اما با توجه به دیدهها و شنیدهها، شاید برخی نیروهای راست میانه مشخصا علی لاریجانی موردتوجه حزب کارگزاران باشند.
ارسال نظر