مناقشه بر سر انتخاب رییس شورای عالی اصلاحات ادامه دارد
کناره گیری بهزاد؟
انتخاب بهزاد نبوی به عنوان رییس شورای عالی اصلاحات، اعتراض برخی اعضا و در نهایت بروز برخی اخبار حاکی از استعفای او از این مقام را باید ذیل شکاف رادیکالیسم/ عمل گرایی اصلاح طلبان و در ادامه مباحث انتخابات سال 1400 ارزیابی کرد.
عصر روز یکشنبه، 15اسفند 1400 بود که
بهزاد نبوی با رأی مجمع عمومی جبهه اصلاحات ایران برای سال دوم به ریاست این جبهه انتخاب شد. نبوی در شرایطی به ریاست این جبهه انتخاب شد که سال گذشته بهعنوان اولین رییس این نهاد انتخاب شده بود. باوجوداین، چندی نپایید که نبوی در نامهای خطاب به اعضای عمومی جبهه اصلاحات، عدم آمادگی خود برای ریاست بر این جبهه را اعلام کرد. نبوی در این نامه، «کهولت سن و عوارض ناشی از آن» را دلیل عدم آمادگیاش برای تداوم حضورش بر رأس جبهه اصلاحات ایران اعلام و تصریح کرد: «با سلام و سپاس فراوان از اینکه طی یک سال گذشته، علیرغم داشتن ضعفها و کاستیهای فراوان در ریاست جبهه، صبورانه و بردبارانه، مرا تحمل فرمودید. به استحضارتان میرسانم که به دلیل کهولت و عوارض ناشی از آن، امکان ادامه مسوولیت فوق را ندارم و توان و جسارت پذیرفتن نامزدی ریاست این جمع وزین و فرهیخته را در خود نمیبینم. از عزیزان ملتمسانه استدعا دارم، چنانکه برادر بزرگوارمان آقای خاتمی در دیدار با اعضای هیاترییسه فعلی توصیه کردند از نامزدهای جوان، آگاه، مدیر و مدبر که خوشبختانه در جمعتان کم نیستند استفاده کنید و به حقیر افتخار دهید که یک سال دیگر بهعنوان عضو مجمع در خدمتتان باشم».
تاکید بر «رأی اجماعی» برای سرپوش نهادن بر اختلافات
هرچند نبوی تلاش کرد دلیل اصلی کنارهگیریاش از ریاست بر جبهه اصلاحات ایران را کهولت سن عنوان کند، اما با توجه به اتفاقات بهوجودآمده در جبهه اصلاحات و گسترده شدن اختلافات درونی و سیاسی، میتوان انگیزه اصلی نبوی از استعفا را جلوگیری از دامنهدار شدن همین اختلافات دانست. یکی از نشانههایی که میتوان با کمک آن، متوجه وجود اختلاف در جبهه اصلاحات شد تاکیدی بود که رسانههای منسوب به اصلاحطلبی، بر «اجماعی بودن» رأی اعضای جبهه به ریاست نبوی داشتند. اصلاحطلبان و رسانههای نزدیک به آنها، سعی کردند با تاکید بر «رأی اجماعی» نبوی، بر وجود اختلاف میان برخی اعضای جبهه اصلاحات ایران درباره ریاست مجدد بهزاد نبوی را سرپوش بگذارند. در همین باره شنیدهها حاکی از آن است که در روز رأیگیری برای ریاست نبوی، 10عضو غایب بودهاند و سه یا چهار عضو حاضر نیز به ریاست بهزاد نبوی اصلا رأی ندادهاند که عمدتا از اعضای حقوقی و احزاب رسمی بودهاند. اما چرا برخی اعضای جبهه اصلاحات با تداوم نبوی بر تشکل محوری اصلاحطلبان مخالف بودهاند؟
انتخاب بهزاد نبوی بهعنوان رییس شورای عالی اصلاحات، اعتراض برخی از اعضا و درنهایت بروز برخی اخبار حاکی از استعفای او از این مقام را باید ذیل شکاف میان رادیکالها و عملگرایان و در ادامه مباحث انتخابات سال1400 ارزیابی کرد. در جریان انتخابات امسال بهزاد نبوی با همراهی حزب کارگزاران و 14حزب دیگر اصلاحطلب، در انتخابات ریاستجمهوری اخیر از ناصر همتی حمایت کردند. این حمایت البته بیرون از مکانیسم شورای عالی اصلاحات بهعنوان نهاد اجماعساز و تحتعنوان «ائتلاف جمهور» رخ داد و شکاف اصلاحطلبان را علنی کرد. ائتلاف جمهور و حمایت از همتی منتقدان و مخالفان جدی داشت. منتقدان تصمیم نبوی و کارگزاران سازندگی که عمدتا اعضای حزب اتحاد ملت بودند، نبوی و کارگزاران را به سازش و سستی متهم کردند درحالیکه نبوی از تصمیم خود بر مبنای سیاستورزی حرفهای دفاع کرد. نبوی در آستانه انتخابات ریاستجمهوری امسال در پیامی ضمن دعوت اصلاحطلبان و بدنه اجتماعی اصلاحات به حضور
در پای صندوقهای رأی تاکید کرد: «اگر مردم درصحنه آمدند، هم در انتخابات شورا برندهایم و هم در انتخابات ریاستجمهوری، مانع تحقق سناریوی طراحیشده خواهیم شد».
مهجوریت عملگرایان پس از انتخابات ریاستجمهوری
پس از انتخابات ریاستجمهوری اما فضای حاکم بر جبهه اصلاحات رادیکالتر شد و نیروهای هوادار حضور در انتخابات، در موضع مهجوریت قرار گرفتند. رادیکالها در مقام دفاع از خود تاکید میکردند که حضور احزابی مانند کارگزاران و چهرههایی نظیر نبوی در انتخابات، موجب علنی شدن ریزش پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان شد. به باور رادیکالها در صورت تحریم انتخابات میشد جلوی ظهور و بروز این ریزش را گرفت و بهعنوان اپوزیسیون مقتدر در سپهر سیاسی ایران همچنان بازیگری کرد. در مقابل عملگرایان بر این باور بودند که چنانچه همه اقطاب اصلاحطلبی پشت همتی درمیآمدند، نتیجه به نفع اصلاحطلبان تغییر میکرد.مهجوریت اصلاحطلبان غیر رادیکال بعد از انتخابات 1400 بهگونهای بود که در حزب کارگزاران سازندگی، یک تغییر بزرگ اتفاق افتاد و حسین مرعشی که چهرهای نزدیکتر از کرباسچی به حزب اتحادملت و خاتمی است، در جایگاه دبیرکلی این حزب قرار گرفت تا دو شکست در انتخابات مجلس و ریاستجمهوری، موجب برکناری کرباسچی شود. مناقشه بر سر انتخاب مجدد بهزاد نبوی برای ریاست بر جبهه اصلاحات ایران، درواقع در امتداد ماجراهای انتخابات خردادماه است که این بار به وزنکشی میان
دو طیف عملگرا و رادیکال انجامیده است. در این میان به نظر میرسد که این شکاف بهقدری بزرگ و جدی است که امکان سیاستورزی اجماعی به اصلاحطلبان را نخواهد داد و
در انتخابات 1402 مجلس امکان جدایی این دو طیف وجود دارد.به بیان بهتر، کنارهگیری نبوی از ریاست اصلاحطلبان را میتوان نوعی اتمامحجت تندروها با نیروهای محافظهکار دانست و چنین تعبیر کرد که در آینده، دست نیروهای رادیکال بالاتر از عملگرایان خواهد بود. باید دید پس از نبوی، سایر نیروهای عملگرای حاضر در جبهه اصلاحات چه سرنوشتی در انتظارشان خواهد بود.
ارسال نظر