آخرین اظهارات سعید حجاریان و حسین مرعشی نشان میدهد که اصلاحطلبان از هماکنون درباره اسفند ۱۴۰۲ به اختلاف رویکرد برخوردهاند
آغاز دوقطبی مشارکت-انفعال
تحریمخواهی و مشارکتطلبی، معارضه و مقابله تاریخی حاکم بر جبهه اصلاحات است. در جبهه اصلاحات همواره در نسبت با انتخابات و حضور پای صندوقهای رأی، دو ایده متضاد ظهور و بروز داشته است؛ درحالیکه که عدهای همیشه بر طبل تحریم انتخابات کوبیده و ساز قهر با صندوقها را کوک کردهاند، درمقابل، گروهی دیگر مشارکت را به تحریم ترجیح داده و با تقلیل مطالبات حداکثری اصلاحطلبانه، استفاده از فرصتهای ممکن را بهعنوان ظرف اصلاحطلبی تعریف کردهاند. در این تضاد و تغایر، معمولا حزب کارگزاران سازندگی طرفدار ایده مشارکت و حزب اتحادملت(حزب مشارکت پیشین) طرفدار ایده تحریم بودهاند.
انتخابات مجلس یازدهم و ریاستجمهوری سیزدهم، اوج ستیز میان دو ایده تحریمخواهی و مشارکتطلبی(در انتخابات) در جبهه اصلاحات را به تصویر کشید. در هر دو انتخابات، آن تشکل و مجموعهای که محکم پای ایده مشارکت در انتخابات(ارائه لیست واحد در تهران/حمایت از عبدالناصر همتی) ایستاد، حزب کارگزاران سازندگی بود. حزب اتحادملت اما رودرروی حزب کارگزاران و احزاب متحد کارگزاران(مشخصا اعتماد ملی) ایستاد و بهجد، ایده مشارکت را با تردید و تحدید مواجه کرد. این ستیز زمینهای را برای بلاتکلیفی پایگاه رأی اصلاحات فراهم کرد و موجب شکست اصلاحطلبان در دو انتخابات شد. هرچند بسیاری دیگر بر این باورند که حتی با وجود وحدترویه گروههای اصلاحطلبی در ارائه لیست یا حمایت از نامزد واحد(همتی) نیز پایگاه رأی اصلاحات راضی به حضور نمیشد و بهنوعی شکست، تقدیر حتمی اصلاحطلبان بود.ستیز میان اصلاحطلبان برای مشارکت در انتخابات یا تحریم انتخابات، به نظر میرسد از هماکنون وارد فاز انتخابات بعدی مجلس شده باشد. در فاصله کمتر از دو سال تا موعد انتخابات مجلس دوازدهم، برخی زمزمهها در جبهه اصلاحات بار دیگر تحریم انتخابات را نشانه رفتهاند؛ هرچند این تحریمطلبی با ایده مشارکت مشروط، وابستگی تنگاتنگی دارد. یکی از چهرههای مطرحی که طی روزهای اخیر، ایده مشارکت
مشروط/تحریم انتخابات درباره مجلس دوازدهم را کلید زد، سعید حجاریان بود. او بهوضوح از احتمال تحریم انتخابات در صورت نگرفتن امتیازات لازم از شورای نگهبان جهت تاییدصلاحیت کاندیداهای حداکثری اصلاحطلبان، سخن به میان آورد.
از تحریمخواهی/باجخواهی حجاریان
تا دعوت به کنشگری مرعشی
سعید حجاریان، کنشگر سیاسی اصلاحطلب(نزدیک به حزب اتحادملت) در گفتوگو با سالنامه روزنامه شرق، با تکرار این نکته که «ما مشارکت بیقید و شرط نداریم و همینجا بگویم که سال1402 هم مشارکت حتما مشروط خواهد بود»، در توضیح مشروط بودن نوع مشارکت اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دوازدهم، تاکید کرد: «مشروط به اینکه شورای نگهبان چقدر با ما راه بیاید و تردید نکنید اگر راه را ببندند، شرکت نمیکنیم. من یک چیزی هم بگویم؛ شخصا باور دارم تحریم انتخابات هم مشکلی ندارد». حجاریان با نرمال نشان دادن ایده تحریم انتخابات افزود: «این نظر من است، میتواند مخالفانی داشته باشد اما تحریم غیرقانونی نیست. من میتوانم به این نتیجه برسم که نباید در انتخابات شرکت کرد و به دوستم هم میگویم پیشنهادم این است تو هم رأی نده یا به مردم بگویم، اگر که من یا تفکر من را قبول دارید، رأی ندهید». حجاریان با انتقاد از برخی خطمشی در جبهه اصلاحات که از تحریم انتخابات تابو ساختهاند، تاکید کرد: «مشارکت مشروط به معنای تحریم انتخابات نیست اما درعینحال تحریم انتخابات هم غیرقانونی نیست و نباید از آن تابو ساخت و تسلیم هجمهها و سم پاشیها شد.»
اظهارات رادیکال حجاریان که میتوان آن را بازتابدهنده ایده طیف تمامیتخواه اصلاحات به حساب آورد، در شرایطی است که حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگو با آخرین شماره نشریه «آگاهی نو» بار دیگر هرگونه چپروی و اقدام مغایر میانهروی را به
بوته نقد گذاشت. مرعشی دراینباره تصریح کرد: «در تمام حوادث 40ساله میتوانید حرفی را که میزنم رصد کنید. بنیان ما انقلابی و چپ است، نه اصلاحی، ما اصلاحطلب نیستیم و اصلا به راهحلهای میانه فکر نمیکنیم. ما صفر و صدی هستیم». هرچند روی صحبت مرعشی در این مصاحبه عمدتا معطوف به نقد رویه حاکم بر جبهه اصلاحات در دو انتخابات مجلس یازدهم(اسفند98) و ریاستجمهوری سیزدهم(خرداد 1400) بود اما میشود گفتههای مرعشی را بهنوعی به انتخابات بعدی مجلس در اسفند 1402 نیز تعمیم داد. دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی با نقد بیعملی بخشهایی از جبهه اصلاحات در دو انتخابات قبلی(مجلس و ریاستجمهوری)، شکست را بهتر از انفعال دانست و تاکید کرد: «لیستی که اینبار برای مجلس یازدهم بستیم از لیست قبلی ضعیفتر نبود اما هم دوستان و هم مردم بر اثر فرایندی که تشریح کرده بودم، تصمیم گرفته بودند شرکت نکنند؛ زیرا به نقطهای رسیده بودیم که مشخص بود شکست میخوریم اما من فکر میکنم شکست بهتر از انفعال است؛ زیرا در آن کنشگری وجود دارد. شکست در انتخابات یک بازی است، قرار نیست ما همیشه برنده شویم اما اینکه منفعل باشیم و نتوانیم تصمیم بگیریم غلط است.» چندی پیش نیز آذر منصوری، دبیرکل حزب اتحاد ملت در گفت وگو با نامه نیوز، با تکرار انگاره های حجاریان درباره لزوم دوری گزیدن از ساختار قدرت و سیاست ورزی به هر قیمت، تصریح کرد:
«اصلاح طلبان تا اطلاع ثانوی دندان قدرت را بکشند و دور بیندازند. باید به جامعه برگشت و صدای مردم شد». منصوری حتی این را هم گفت که اگر «جبهه اصلاحات ایران» نتواند میان گروه ها و سلایق مختلف اصلاح طلبی اجماع آورد، ادامه حیاتش زیر سوال خواهد رفت.
توجه به مخاطبان قهرکرده، حلقه مفقوده اندیشهورزی اصلاحطلبانه
آنچه هم در اظهارات حجاریان و هم در گفتههای مرعشی نمود بارز دارد، نخبهگرایی محض و بیتوجهی به وضعیت سرخورده گروههای اجتماعی مایل به گفتمان دوم خرداد است. هم حجاریان و هم مرعشی بهعنوان دو عنصر کلیدی و موثر بر کنشگری اصلاحطلبانه(یکی رادیکال و دیگری عملگرا)، التفاتی به این نکته مهم ندارند که حتی در صورت تایید تمام نامزدهای جبهه اصلاحات ازسوی نهاد نظارتی، پایگاه رأی اصلاحات رغبت و اشتیاقی برای رأی به اصلاحطلبان ندارد. حجاریان درحالی بهصراحت میگوید که «تردید نکنید اگر راه را ببندند، شرکت نمیکنیم» که بعید به نظر میرسد در صورت اعمال بسط ید در قبال صلاحیت نامزدهای حداکثری اصلاحات، پایگاه رأی اصلاحطلبان بخواهد به ایشان روی خوش نشان بدهد. تجربه ناکام «فراکسیون امید» در مجلس دهم که به انشعاب و انشقاق میان اعضا انجامید و رییس آن یعنی محمدرضا عارف نیز به سکوت و انفعال در قبال مناسبات مجلس متهم بود، موجب شده تا افق پیش روی اصلاحطلبان برای دست گرفتن یک بلوک موثر در مجلس دوازدهم، با تردیدهای زیادی همراه باشد؛ بنابراین نخبگان اصلاحطلب اعم از رادیکال و عملگرا بیش و پیش از صحبت درباره مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات، باید سنگهای خود را با بدنه و حامیان اجتماعی خود وابکنند که قرار است با دست یافتن مجدد به قدرت، چه اقدامی درراستای حل مشکلات آنها(و همچنین سایر گروههای جامعه) انجام بدهند.
ارسال نظر