«صبحنو» ترکیب مدیران جدید سیما را بررسی کرده است
کابینه جدید سیما
چندماه پس از شروع به کار پیمان جبلی در مسوولیت ریاست بر رسانه ملی، بالاخره پس از گمانهزنیهای بسیار، مدیران ارشد سیما دچار تغییر و تحول شدند. معاونت سیما و شبکههای یک، دو، چهار، آموزش، قرآن و امید مدیران جدیدشان را شناختند.
حکم برای معاون جوان
محسن برمهانی، متولد سال۱۳۵۸ نیشابور، فارغالتحصیل فیلمسازی از دانشگاه صداوسیما و کارشناسارشد تهیهکنندگی از همین دانشگاه است. پیش از این حکم، محسن برمهانی بهعنوان مدیرکل تامین و رسانه بینالملل صداوسیما فعالیت میکرد. حمید شاهآبادی از مهرماه ۹۹ معاونت سیما را عهدهدار بود و قبل از آن در معاونت صدا مشغول به کار بود. به نقل از روابطعمومی کل سازمان صداوسیما، متن حکم پیمان جبلی به محسن برمهانی به این شرح است:
«برادر گرامی جناب آقای محسن برمهانی؛ با توجه به مراتب تعهد، سوابق روشن، تجربه طولانی و کارنامه پربار جنابعالی در حوزه رسانه به موجب این حکم به عنوان معاون سیما منصوب میشوید. امید است همه توان و همت خود را برای تحقق اهداف ذیل مصروف دارید:
پیگیری تحول در رویکرد، محتوا و سازوکارهای معاونت سیما در جهت هویت محوری و عدالتگستری، شکوفاسازی ظرفیتهای نرمافزاری و سرمایه انسانی داخل سازمان، پایش و پالایش فرهنگ و دانش سازمانی در سیما، متناسب با ضرورتهای نقشهای رسانه ملی بهعنوان دانشگاه آگاهی و معرفت عمومی، آوردگاه تبیین، قرارگاه امید و نشاط و آسایشگاه زیبایی و هنر؛ بازآرایی، سازماندهی و ارتقای مراحل طراحی، اجرا و پخش در چرخه تولید و جانمایی نیروها و واحدها متناسب با اقتضائات دوره تحول؛ توجه ویژه به فرایند طراحی و تولید آثار نمایشی و سرگرمی در قالبهای متنوع برای افزایش کمی و ارتقای کیفی و محتوایی با بهرهگیری از ظرفیتهای ارزشمند انسانی و سرمایههای هنری و اصیل؛ ساماندهی چرخههای اداری و مالی در جهت شفافیت و سلامت بیشتر فرایند تولید و روانسازی تعاملات رسمی و حرفهای و کاهش هزینههای زمانی و مالی، رفع تشتت و ایجاد هماهنگی و همافزایی بین شبکهها در مسیر سیمای تراز انقلاب اسلامی، ایجاد بسترها و سازوکارهای مناسب تعامل با ظرفیتهای گسترده بیرون سازمان و شکستن انحصارات و حلقههای بسته در تولید و انتشار محتوا، سامان بخشی به شبکههای سیما با هدف اجتناب از تعدد و تکثرغیر مفید شبکهها و ارتقای کمی و کیفی مخاطبان، تعامل فعال با معاونتهای استانها، صدا، سیاسی، برونمرزی و مجازی برای استفاده همافزا و حداکثری از امکانات تولید محتوا در سازمان، استفاده بهینه از ظرفیتهای بینالمللی و مجازی برای استفاده همافزا و حداکثری از امکانات تولید محتوا در سازمان.» در حکم جبلی همچنین از زحمات حمید شاهآبادی، معاون پیشین سیما قدردانی شده است. براساس این گزارش، معاون جدید سیما از سال۸۱ سابقه برنامهسازی برای تلویزیون در شبکههای مختلف داخلی و برونمرزی داشته و مقام تهیهکننده، مجری، نویسنده ایفای نقش کرده است. محسن برمهانی بهعنوان نویسنده، تصویربردار، کارگردان، مدیر تولید و تهیهکننده در سینمای مستند فعالیت کرده و از نزدیکترین شاگردان نادر طالبزاده است. برمهانی فعالیت هنری خود را با عکاسی حرفهای شروع کرده است و دبیری شورای فیلم و سریال سازمان صداوسیما، مدیریت مرکز بینالملل هنر و رسانه، عضویت در شورای سیاستگذاری کنفرانس افق نو در بیروت، داوری بخش مستند جشنواره اِمی، داوری جشنواره بینالمللی فیلم کارتاژ تونس، داوری بخش بینالمللی هشتمین جشنواره فیلم کودک اصفهان، مدیر تامین برنامه خارجی
شبکه العالم تا سال ۱۳۸۵ و ... ازجمله دیگر سوابق او در سالهای دور و نزدیک است.
کمی درباره مدیران جدید شبکهها
محسن برمهانی، معاون سیما در احکامی جداگانه «میثم مرادی بیناباج» را به سمت مدیر شبکه یک، «حامد بامروتنژاد» را به سمت مدیر شبکه دو، «حسین شاهمرادی» را به سمت مدیر شبکه چهار، «علی عبدالعالی» را به سمت مدیر شبکه آموزش، «محمدحسین کشکولی» را به سمت مدیر شبکه قرآن و معارف سیما و «محمد صادق باطنی» را به سمت مدیر شبکه امید، منصوب کرد.
گفتنی است؛ «میثم مرادی بیناباج» متولد ۱۳۶۱ دانشجوی دکترای فرهنگ و ارتباطات دانشگاه
آزاد اسلامی تهران مرکز است. وی پیش از این معاون راهبردی استانهای حوزه هنری انقلاب اسلامی، رییس حوزه هنری خراسان رضوی و شمالی، قائممقام معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری مشهد، موسس دبیرخانه هنر حماسی و عضو شورای سیاستگذاری دبیرخانه، تهیهکننده مجله تصویری «ایوان هنر» در سیمای خراسان شمالی به مدت تقریبی ۱۲۰۰دقیقه، طراح و مدیر برگزاری 6دوره جشنواره سراسری کاریکاتور و… بوده است.
«حامد بامروتنژاد»، متولد سال۱۳۶۵ و تحصیلکرده در مقطع کارشناسی در رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه شهیدباهنر کرمان و کارشناسیارشد در رشته فلسفه غرب از دانشگاه علامه طباطبایی است، کارشناس مرکز رسانههای دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دبیری جشنواره مردمی فیلم عمار، مدیریت مدرسه سینمایی ماه، تهیهکنندگی سینمای مستند و داستانی، تهیه و تولید سریال تلویزیونی، تهیهکنندگی فیلمهای سینمایی و عضویت در هیات انتخاب بخش مستند چهاردهمین جشنواره فیلم مقاومت و عضویت در هیات داوری جشنواره فیلمنامه صاحب قلم مرکز سیمافیلم، بخشی از کارنامه بامروتنژاد است.
«حسین شاهمرادی» متولد۱۳۶۷و دارای مدرک کارشناسیارشد روابط بینالملل از دانشگاه علامه طباطبایی (ره) است. مدیریت انتشارات امیرکبیر، مدیریت مرکز رسانهای شیرازه (مرکز تخصصی تبلیغ و ترویج کتاب)، تهیهکنندگی برنامه «شب روایت» از شبکه چهار سیما (سه فصل)، تهیهکنندگی برنامه تخصصی فلسطین (بهنام «جان جهان» از شبکه چهار سیما)، تهیهکنندگی برنامههای «یک کتاب»، «مثبت صفر»، «کتابنوش»، «مجله تصویری شیرازه»، سردبیری ماهنامه «شیرازهکتاب»، مدیریت دفتر روابط عمومی و امور بینالملل مجمع ناشران انقلاب اسلامی، دبیر پویش ملی کتابخوانی کتاب و زندگی و... در کارنامه حرفهای شاهمرادی ثبت شده است.
«علی عبدالعالی» متولد۱۳۵۳ نیز دارای دکترای مهندسی برق - مخابرات از دانشگاه علم و صنعت ایران است. او پیش از این، معاون ترویج علم و فناوری بنیاد علم ایران بود. کتاب هوشمند علوم پایههای اول تا نهم (۹جلد)، کتاب هوشمند ریاضی پایههای اول تا نهم (۹جلد)، کتاب هوشمند فیزیک، شیمی و زیستشناسی پایههای دهم و یازدهم (۶جلد)، کتاب مدارهای الکتریکی، کتاب الکترومغناطیس مهندسی (دو جلد)، پراکندگی امواج بیوالکترومغناطیس، محیطهای پیچیده و… در ردیف تالیفات عبدالعالی است.
کارشناس مجری برنامه تلویزیونی چیستا - شبکه ۲، کارشناس مجری برنامه تلویزیونی یادگیری با طعم لذت - شبکه ۲، کارشناس مجری برنامه تلویزیونی دانشنما - شبکه ۲ و شبکه نسیم، کارشناس مجری برنامه اینترنتی برپا - پخش شده از پلتفرم آپارات، تهیهکننده و کارشناس مجری برنامه اینترنتی رئالیتیشو علمیشو - پخش شده از پلتفرم فیلیمو، تهیهکننده برنامه تلویزیونی رئالیتیشو مگه میشه ۱ و ۲ - شبکه امید و شبکه مستند، حضور در برنامههای پرمخاطب صداوسیما همچون خندوانه،
خط قرمز، تب تاب، عصر، جهانآرا، چاپ اول، ثریا، رخبهرخ، هاشور، غیرمحرمانه، ۳۶۰درجه و … به عنوان صاحب نظر و تئوریسین آموزشی و…ازجمله فعالیتهای عبدالعالی در حوزه برنامهسازی و کار رسانهای وی محسوب میشود.
اما «محمدحسین کشکولی» متولد۱۳۶۴ هماینک در مرحله ارائه رساله در مقطع دکترا و در رشته فرهنگ و ارتباطات است. او که دستی در نویسندگی دارد تاکنون، کتابهای «دین، کرونا، رسانه»، «روایت چهلسالگی»، «روایت گمنامان» (به همراه جمعی از نویسندگان) و... را نگاشته است. کشکولی همچنین در دانشگاه ادیان و مذاهب؛ دروس مدیریت استراتژیک رسانه، مدیریت تبلیغات و مدیریت خبر و... را در مقطع کارشناسیارشد، تدریس میکند. او پیشتر، مدیر دفتر پژوهشهای کاربردی اداره کل پژوهشهای اسلامی صداوسیما، مدیر خانه دین و رسانه اداره کل پژوهشهای اسلامی صداوسیما و... بوده است. نویسندگی و کارگردانی مستند «تنفیذ» ویژه انتخابات ریاستجمهوری سال۱۳۹۶، مستند «حاشیه هیات»، مستند «دوباره زندگی» ویژه خدمترسانی در زلزله کرمانشاه و... بوده که جملگی این آثار از شبکههای مختلف سیما روانه آنتن شده است.
«محمدصادق باطنی» متولد۱۳۶۷ نیز معلم، مدرس دانشگاه، مستندساز، برنامهساز و شاعر است. وی دکترای ارتباطات و تحصیلکرده دانشگاههای شریف و صداوسیماست. مدیر مجتمع آموزشی -پژوهشی شهید آوینی صداوسیما، مدیر آموزش بسیج صداوسیما، موسس و مدیر باشگاه هنر و رسانه نوجوان صداوسیما، دبیر و همموسس المپیاد سواد رسانهای، عضو هیاتمدیره خبرگزاری مهر، عضو هیاتمدیره روزنامه تهران تایمز، رییس شورای سیاستگذاری جشنواره مدرسه، موسس و مدیر اسبق مدرسه هنر و رسانه آینه، معاون اسبق آموزش و پژوهش مرکز سفیرفیلم، مدیر روابطعمومی پنجمین جشنواره فیلم عمار، طراحی، اجرا و تهیهکنندگی برنامههای تلویزیونی کهکشان، هشتادیا، رسانش، زاکربرگر، یه حبه نقد، سوژه و روایت عشق، تهیهکنندگی و کارگردانی مستندهای دوپینگیها، جای خالی، دیوانگی و…بخشی از کارنامه باطنی
به شمار میآید.
آرزوهای در دسترس
ترکیب جدید مدیران تلویزیون را باید در راستای سیاستهای مدیریت جدید -خصوصا قائممقام رییس سازمان یعنی وحید جلیلی- تعریف کرد. وحید جلیلی یکی از منتقدان جدی رسانه ملی در سالهای اخیر بود و نامه معروف او در نقد مدیران این سازمان هنوز در فضای مجازی قابل جستوجوست. در این بخش از گزارش چند نکته مثبت و البته برخی نقدها به انتصابات جدید سیما را مطرح میکنیم و سپس پیشنهاداتی را ارائه خواهیم کرد. اولین نکته که رسانهها هم به آن اشاره کردند میانگین سنی مدیران جدید است. احتمالا با جوانترین نسل مدیران ارشد سیما روبهرو شدهایم که نکته قابل تقدیری است. نیروی جوانی، اشتیاق برای کار و عبور از ساختارهای کلیشهای میتواند امتیازی بزرگ برای مدیران یک رسانه باشد اما قطعا کافی نیست. در بین مدیران معرفیشده، محسن برمهانی را باید مطمئنترین انتخاب دانست. او جوان اما باتجربه و دنیادیده، رسانهفهم و ازسوی دیگر فرزند رسانه ملی است. این نکته آخر بسیار مهم است. در بین مدیران جدید شبکهها اکثر آنها از بیرون سازمان صداوسیما هستند. یعنی کسانی که عمدتا با وحید جلیلی در مشهد یا جشنواره عمار همکاری داشته، امروز پشت میز مدیریت شبکهها قرار گرفتهاند. اینکه آیا خروجی کارشان در همان مسوولیتها مثبت بوده یا نه بحث دیگری است اما آیا این میزان از همکاری با نیروهای خارج از صداوسیما یک آسیب نیست؟ آیا این رویه موجب ناامیدی و کرختی کارمندان رسانه ملی نمیشود؟ آیا آنها از رشد حرفهای و طبیعی در ساختار سازمان ناامید نمیشوند؟ یکی از عوامل پویایی سازمانی در یک مجموعه، امید به رشد در جایگاه است. این را نباید فراموش بکنیم. اگر توجیه مدیران سازمان در این رویه جدید، کمبود نیروی کارآمد سازمانی برای مدیریتهای ارشد است، باید گفت که این را باید بهعنوان یک بحران برای رسانه ملی بدانیم. اینکه رسانهای چنین عریض و طویل حتی توان تربیت نیرو برای خودش را هم ندارد. آن وقت قرار است مدرسهای برای جامعه باشد؟ اما چه بخواهیم و چه نخواهیم بالاخره این انتصابات صورت گرفته است و امیدهایی رخ داده که نفس تازهای به رسانه ملی داده شود. اما چند نکته و پیشنهاد به مدیران و سیاستگذاران جدید. رسانه «ملی» یعنی این مجموعه قرار است تحت چارچوبهای عرفی و قانونی سلایق مختلف را در بربگیرد و اقشار مختلف بتوانند تاحدودی نیازها و دغدغههایشان را در قاب تلویزیون ببینند. آیا مدیران جدید به این اصل معتقدند و اصولا اراده رسیدن به این وضعیت را دارند؟ مدیران جدید نگاهشان به مساله سرگرمیسازی تلویزیون چیست؟ آیا آنها به جذب مخاطب با برنامههایی که با محوریت سرگرمی هستند اعتقادی دارند؟ برای مثال، نسبتبه «خندوانه»، «دورهمی» و... چه دیدگاهی دارند؟ مدیران جدید بگویند در همکاری با هنرمندان و بعضا سلبریتیها چه چشماندازی دارند؟ آیا قرار است آنتن از حضور چهرهها خالی شود؟ شبیه به اتفاقی که برای افرادی مثل عادل فردوسیپور، سروش صحت و... رخ داد؟ یا با حفظ چارچوبها به حضور آنها روی خوش نشان میدهند. در کنار مساله «سرگرمی»، گمشده دیگر این سالهای رسانه ملی که پاس گلی به رسانههای معاند بوده، مساله «اخبار» و برنامههای انتقادی است. آیا بالاخره بخشهای اخبار سازمان و برنامههای انتقادی رسانه ملی دچار تحول خواهند شد و مرجعیت رسانهای را از رسانههای بیگانه بازپس می گیرند. سوالات و مسائل مختلف و متعدد دیگری وجود دارد اما به نظر میرسد که مدیران محترم جدید رسانه ملی اگر درباره همین چند مورد موضعشان را شفاف کنند، همه چیز مشخص خواهد شد. بازگشت رسانه ملی به جایگاه رفیع خودش کار آنچنان سختی نیست. کافی است نگاه درستی به جامعه و سلایق مختلفش وجود داشته باشد و ارادهای برای پرداخت به آن ایجاد شود.
ارسال نظر