گزارش تحلیلی «صبح نو»درباره نتیجه انتخابات اجلاسیه سوم پارلمان
شکست کمپین رادیکال ها
نتیجه انتخابات هیاترییسه سال سوم مجلس یازدهم را میتوان از زوایای مختلف سیاسی تحلیل و واکاوی کرد. اما مهمترین تحلیلی که میتوان ارائه داد این است که مجلس یازدهم زین پس معادلات و مختصات سیاسیاش، شفاف و روبه آفتاب خواهد شد.
در جلسه علنی روز چهارشنبه 4خردادماه مجلس شورای اسلامی، انتخاب اعضای هیاترییسه مجلس شورای اسلامی در اجلاسیه سوم مجلس یازدهم در دستورکار قرار گرفت و
بر این اساس، محمدباقر قالیباف با ۱۹۴رأی از ۲۸۱آرای مأخوذه، بهعنوان رییس مجلس ابقا شد. همچنین مرتضی آقاتهرانی ۵۳رأی، الیاس نادران ۲۱رأی و فریدون عباسی سه رأی کسب کردند و آرای باطله نیز ۱۰رأی بوده است. رأی تقریبا 200تایی قالیباف، در واقع خط بطلانی بر تخریب مهندسیشده جریان رادیکال داخل و بیرون مجلس بود که قصد داشت به هر صورتی که ممکن است تفکر نواصولگرا را از صدر پارلمان به ذیل بکشاند.
تحلیل آرای هیاترییسه جدید مجلس یازدهم نشان میدهد که تلاش جریان تندروی اصولگرا برای
به چالشکشیدن ریاست محمدباقر قالیباف به نتیجه نرسید و او برای سال سوم نیز با رأی قاطع رییس مجلس باقی ماند.
با وجود اینکه قالیباف در دو سال گذشته سعی کرد برای حفظ وحدت جریانی از ایجاد شکاف با جریان منتسب به جبهه پایداری دوری کند اما با نامزدی مرتضی آقاتهرانی و الیاس نادران عملا طیف رادیکال سعی کرد این شکاف را فعال کند که البته درنهایت به نتیجه مطلوب نرسید. نامزدی همزمان نادران و آقاتهرانی البته نشان داد که جریان رادیکال برای به چالشکشیدن قالیباف، از حداقل وحدت و همسویی برخوردار نیست و حتی نمیتواند به اجماع حول یک نامزد دست یابد. از طرفی، نادران در شرایطی برای تصدی ریاست مجلس نامزد شد که جمعیت رهپویان، تشکل نزدیک به او، از ریاست مجدد قالیباف حمایت کرده بود اما برخی نمایندگان درنهایت ترجیح دادند 20رأی به سبد نادران بریزند.
ساز ناکوکی به نام جبهه پایداری
طیف رادیکال جریان اصولگرا در دو سال گذشته هزینه زیادی برای مجلس یازدهم ایجاد کرد و با وجود اینکه با اعتبار سرلیستی قالیباف وارد مجلس یازدهم شد اما زمینه یک شکاف با جریان نواصولگرایی و محمدباقر قالیباف را به وجود آورد. طیف رادیکال مجلس که هسته مرکزی آن، نمایندگان نزدیک به
جبهه پایداری هستند در بزنگاههایی که نیاز به وحدت جبهه انقلابی بوده همواره ساز ناکوک زده و کوشیدهاند با حاشیهسازی، به سهمخواهی جناحی بپردازند. طیف رادیکال مجلس نشان داده در مواقعی که فضاسازی رسانهای علیه رییسمجلس بوده نیز با تخریبها همنواست و با پشتیبانی از ادعاهای واهی، زمینه را برای تخطئه قالیباف و کلیت مجلس فراهم میآورد. ماجرای دستکاری بودجه از جمله این موارد است. نامزدتراشی جبهه پایداری و حمایت ایشان از کاندیداتوری آقاتهرانی همچنین نشان داد که این جبهه به اصول ابتدایی کار تشکیلاتی و فراکسیونی پایبندی ندارد و در عین بهرهبرداری از منافع حضور در فراکسیون انقلاب اسلامی (فراکسیون اکثریت مجلس)، حاضر نیست پای قرارهای تشکیلاتی بماند و در بزنگاهها همسویی پیشه کند. رویه بهرهبرداری از منافع سیاسی فراکسیون اکثریت در عین ناهمسویی با آن، مسالهای است که جبهه پایداری از ابتدای تشکیل مجلس یازدهم داشته است؛ برای نمونه، مرتضی آقاتهرانی مهرماه 1399 در گفتوگویی با «مهر»، با اشاره به نسبت نمایندگان منتسب به جبهه پایداری با کلیت فراکسیون اکثریت به ریاست قالیباف، تصریح کرد: «ما قصد تشکیل فراکسیونی جدا از فراکسیون نیروهای انقلاب را نداریم ولی خود را ملزم به حضور و پیروی از این فراکسیون هم نمیدانیم.»
تغییر اصول پایداری؛ اصلح یا صالح؟
در مقابل سیاست جداییطلبانه جبهه پایداری در سراسر مجلس یازدهم، رییس مجلس همیشه سیاست «صبر و مصلحت» راهبردی را در قبال ایشان داشته است. به دلیل رویکرد رییس مجلس که همواره مبتنی بر وحدت جریانی بوده، اختلافافکنی پایداریها در مجلس تاکنون چندان تعمیق نیافته است. بااینحال طیف رادیکال اصولگرا در مجلس در انتخابات سوم هیاترییسه مجلس یازدهم با نامزدی آقاتهرانی و نادران به عرصه عمومی سیاست
کشیده شد. نامزدی آقاتهرانی برای رقابت با قالیباف اگر با عطف به سیاست همیشگی جبهه پایداری یعنی ترجیح «اصلح به صالح» صورت گرفته باشد، در نوع خود گواهی میدهد که سنت سیاستورزی پایداریها، دیگر خصلت موقعیتی و عملگرایانه یافته است و رادیکالها حاضرند مطابق موقعیت موجود، جای صالح و اصلح را تغییر بدهند. جبهه پایداری درحالی از نامزدی آقاتهرانی (بهعنوان گزینه ادعایی اصلح) در برابر قالیباف (بهعنوان گزینه ادعایی صالح) حمایت کرد که این جبهه در انتخابات مجلس یازدهم، در نهایت به سرلیستی قالیباف راضی شد و با حضور در لیست «ایران سربلند»، حضور در مجلس کنونی را تجربه کرد. پس حمایت از آقاتهرانی در برابر قالیباف نشان داد که سیاست ترجیح اصلح به صالح، دیگر برای پایداریها مضمون انعطافناپذیر ندارد و با توجه به مختصات قدرت، جرح و تعدیل خواهد شد.
گرچه انتخابات هیاترییسه سوم مجلس یازدهم برگزار شد، لیکن پیشزمینه این انتخابات را باید در موج تخریبی سنگین علیه قالیباف در ماجرای فایل صوتی و سفر ترکیه جستوجو کرد. هدف نهایی هجمه تبلیغاتی سنگین جریان رادیکال در درون و بیرون مجلس علیه قالیباف، ادامهنیافتن ریاست او بر مجلس بود که عملا با نتیجه آرای بهدستآمده در روز 4خرداد، به شکست انجامید. نتیجه این انتخابات، بیشتر از هر چیزی وزن اندک رادیکالهای جریان اصولگرا را نمایان ساخت. آرای ترکیب هیاترییسه سال سوم مجلس یازدهم نشان میداد که وزن حدود 70نفری این جریان در مقابل حدود 200رأی، اکثریت را به جریان نواصولگرایی و مرکزیت جریان اصولگرا داده و عملا طیف افراطی وزن چندانی ندارد.
نتیجه انتخابات هیاترییسه سوم یک برونداد بزرگ خواهد داشت و آن، مرزبندی رسمی طیف نمایندگان نزدیک به پایداری از جریان نواصولگرایی است. نمایندگانی که به آقاتهرانی و حتی به نادران رأی دادند، زین پس به شکلی شفافتر و عینیتر در مجلس سیاستورزی خواهند کرد و همین امر، به شفافیت هرچه بیشتر مختصات و معادلات در درون مجلس کمک میکند. معلوم شدن انگیزه و نیروهای پشتیبانیکننده طرحها و مصوبات مجلس، بیشک یکی از نمودها و جلوههای شفافیت سیاستورزی در مجلس یازدهم خواهد بود که خود، نتیجه مستقیم انتخابات هیاترییسه دوره سوم است. شفافیت در مرزبندی میان جبهه پایداری و جریان نواصولگرایی در مجلس موجب خواهد شد که برخی طرحهای هزینهزا و حاشیهساز (مثل صیانت) به پای کلیت مجلس نوشته نشود و طیف اقلیت رادیکال، بیشتر از همیشه پاسخگوی عملکرد خود شود.
حمایت اصلاحطلبان از آقاتهرانی؟
در این میان البته برخی اخبار از رأی فراکسیون کوچک اصلاحطلبان به آقاتهرانی حکایت دارد که اگر چنین خبری درست باشد ثابت میکند که منفعت اصلاحطلبان، در ایجاد شکاف درونجریانی اصولگرایان است و برای پیش بردن چنین شکافی حتی حاضر هستند از جریان رادیکال اصولگرا حمایت کنند. در همین باره عباس سلیمینمین، کارشناس مسائل سیاسی در گفتوگو با «فردا» تصریح کرد: «اصلاحطلبان آقای آقاتهرانی را به لحاظ خطوربط سیاسی و بهلحاظ مدیریت مناسب نمیدانند اما فقط به این دلیل به آقای آقاتهرانی رأی دادند که بتوانند از ایشان برای برهمزدن روندی که میتواند اصولگرایان را در مجلس موفق کند، سوءاستفاده کنند.»
نگاه برادرانه ریاست مجلس به جریان ناهمسو
در شرایط جدید این امکان وجود دارد که طیف رادیکال اصولگرا(با محوریت پایداری) بخواهد عزم تشکیل فراکسیون جدید کند تا از این طریق، آرایش در درون مجلس سامان و سازمان یابد. بااینحال، جریان نواصولگرایی(نزدیک به قالیباف) و شورای ائتلاف از چنین شکافی استقبال نخواهد کرد و چنین فراقی را در جهت منفعت اصلاحطلبان و به ضرر کارآمدی مجلس خواهد پنداشت. گرچه دوگانهسازی رادیکالها با قالیباف به شکست سختی برای آنها انجامیده و وزن واقعی آنها را در مجلس روشن کرده لیکن این موضوع بدان معنا نیست که جریان منتسب به قالیباف از این شکاف استقبال کند؛ زیرا هرگونه شکاف درونجریانی درنهایت مورد استقبال و بهرهبرداری جریان رقیب خواهد بود. آنچه برای قالیباف و جریان نواصولگرا از اهمیت برخوردار است، وحدت جبهه انقلابی با هدف رفع مشکلات مردم است.
ارسال نظر