همه حاشیههای دیدار دو تیم فوتبال ایران و کانادا
جدال برای بازی دوستانه!
محمدناصر حقخواه|اکنون سه دوره است که راهیافتن به جامجهانی برای تیمملی ایران معجزه یا حماسهای بزرگ نیست. چه این اتفاق را لطف نسلی که کیروش ساخت بدانیم و چه ضد کیروش و طرفدار نظریه پیشرفت عمومی فوتبال ایران باشیم، بههرحال وقت آن است که باور کنیم وارد دورهای از فوتبال ملی شدهایم که باید هدف اصلی را صعود به دوره یکشانزدهم جامجهانی بدانیم؛ خواستهای که باتوجهبه گروه نهچندان دشوارمان، آنچنان دور از دسترس نیست. بهویژه اگر آن را در کفه ترازویی بگذاریم که سمت دیگرش گروه مرگ ۲۰۱۸ و اسپانیا و پرتغال و مراکش باشد. اما سد بزرگ روبهروی ما که خواسته صعود را به آرزوی صعود تبدیل میکند، نه گروهبندی سخت و نه ضعف فنی بازیکنان و کادرفنی، بلکه ضعفهای مدیریت فوتبالی داخلی و فشارهای اقتصادی خارجی است. سالهاست که ترکیب این دو بال، پرنده اقبال بازیهای ملی دوستانه را به خاک کوبیده و ما و بچههای تیمملیمان را درگیر تیمهای درجهسه آمریکای مرکزی و جنوبی، درجه چهار اروپا و درجه دو آسیا کرده است. از سویی، مدیران قدرتمند نسلهای قبل که با روابط خوبشان اسمهای بزرگ را به آزادی میکشیدند یا ما را مهمان کمپهای پشرفته خارجی میکردند، در صدر امور نیستند و از سوی دیگر، پولهای بلوکهشده فدراسیون فوتبال ایران در خارج از کشور و تحریمهای پیچیده، اجازه نقلوانتقال و خرج پول خوب برای برگزاری بازیهای دوستانه بزرگ را نمیدهد.
اکنون اما پس از چندسال وضعیت طوری پیش رفته است که تیمملی ایران میتواند با حضور در کشور کانادا علاوه بر برگزاری کمپی با امکانات خوب، از بازی با یک تیمملی حاضر در جامجهانی یعنی تیم کانادا استفاده کند. تیمی که فوتبال بزرگ و پیشرفته و پرسابقهای ندارد، اما احتمالا نزدیکترین تیم به تیمملی آمریکا، رقیب امسال ایران، است. اینکه تن پسرانمان به تن کاناداییها بخورد و شکلوشمایل فوتبالشان را لمس کنند، ارزشمند است؛ اما همانطور که انتظار میرود، هیچچیز پیرامون فوتبال ایران بیحاشیه و دردسر نمیماند. بهویژه اینکه بحث تیمملی و سفر خارجی به کانادا و نزدیکی جامجهانی مطرح باشد و از داخل و خارج، رسانهایها و غیررسانهایها، فعالان و غیرفعالان مجازی، سیاسیها و غیرسیاسیها روی آن تمرکز کرده باشند. اولین حاشیه، سؤال و جواب درباره تعداد مسافران به کانادا و عنوان و سمت دقیق هرکدام از آنهاست. باتوجهبه سفرهای قبلی تیمهای مختلف و حضور آدمهای بیربط در اردوهای ورزشی ملی که حساسیتهای زیادی برانگیخت و بهویژه پس از افشای فهرست اسامی افراد بیربطی که در دوره مدیریت قبلی فدراسیون فوتبال پولهای کلانی گرفته بودند، این فهرست از اهمیت زیادی برخوردار است. آنطور که حمید استیلی، مدیر تیمملی، گفته است، از این فهرست 31نفر بازیکن و بقیه کادر و عوامل تیم هستند. باتوجهبه سختی دریافت روادید کانادا و لزوم سفر و هماهنگی در ترکیه، احتمال اینکه مثل بعضی سفرهای پرحاشیه قبلی، عدهای با پروازهای دیگر و خارج از اردو ولی با خرج تیمملی، کانادایی شوند، خیلی سخت است. از این نظر میتوان کمی به شفافیت خوشبین بود؛ هرچند تمرکز رسانه آنقدر روی تیمملی فوتبال زیاد است که احتمال قلب واقعیت خیلی کم است. همین تمرکز زیاد است که باعث شده است این بازی عادی ملی بین دو تیم فوتبال به محل مناسبی برای جدلهای بیسابقه و غریب تبدیل شود. البته چندسالی است عدهای از درخواست برای تحریم هوایی ایران گرفته تا جنجال بهپاکردن در هر حضور نماینده فرهنگی یا ورزشی ایرانی در کشورهای خارجی، فرصت را برای دیدهشدن خودشان و زدن حرفشان در رسانهها غنیمت میشمارند؛ اما حالا با حضور تیمملی در کانادا این شکل از رفتارها به اوج رسیده است. سفر آینده تیمملی به کانادا باعث شده است عدهای به ایرانیهای مقیم کانادا برای حضور در این بازی و خرید بلیت از سوی آنان حمله کنند. عدهای در فضایمجازی برای اینکه گفتهاند قرار است به تماشای بازی بروند، سرزنش شدند و به آنها حمله شد و خبر همه اینها به رسانههای کانادایی هم رسید. فعلا چیزی که معلوم است، امکان خوب تیمملی برای آمادگی بازی در جامجهانی است؛ بقیه مسائل هم حاشیهای نهچندان کمرنگ بر این متن مهم است که امیدواریم پررنگتر نشود.
ارسال نظر