|
شناسه خبر: 6048

سرمقاله

هم امت هم ملت

رهبر انقلاب از شهیدسلیمانی به‌عنوان شخصیتی ملی و امتی نام بردند و ایشان را مصداق همراستا بودن منافع ملی با منافع جهان اسلام دانستند. این تعبیر هوشمندانه و دقیق، پاسخی است به انگاره تضاد میان دولت- امت که ازسوی برخی افراد در سالیان گذشته گفته شد که نمونه واضح آن در ماجرای ظهور داعش در عراق و سوریه مطرح شد که درواقع ادامه شعار «نه غزه، نه لبنان» سال88 بود که منافع ملی را مقابل منافع جهان اسلام قرار می‌داد. واقعیت این است که سخنانی از این دست که عمدتا ازسوی ساختارشکنانی چون تاجزاده و چهره‌های دیگر اپوزیسیون و برخی دیپلمات‌های اصلاح‌طلب چون امین‌زاده بیان شد، گرچه مدعی نگاه منافع‌محور و واقع‌گرایانه به سیاست خارجی هستند اما با رویکرد لیبرالی، مسائل خاورمیانه را تحلیل می‌کنند. به همین واسطه پیوستگی منافع جهان اسلام و محور مقاومت در تحلیل آن‌ها غایب می‌شود. اساسا آن‌ها فراموش می‌کنند که شکل‌گیری دور جدید مقاومت با فرماندهی شهیدسلیمانی پس از حمله آمریکا به افغانستان و عراق شکل گرفت و واکنشی به امنیت فوری ایران قلمداد می‌شد. این نگرش واقع‌بینانه و درعین‌حال آرمان‌گرایانه در جبهه مقاومت باعث شد که هم امنیت ایران در مقابل غرب و به‌ویژه آمریکا حفظ شود و هم 
جهان اسلام ذیل گفتمان آمریکاستیزی، بسیج و فعال شده و درنهایت دو دهه پس از حمله بوش پسر، آمریکا با فضاحت از افغانستان بیرون رود و آماده خروج از عراق شود؛ منطقه از شر رادیکالیسم و تروریسم موردحمایت غرب رها شود و ایران، ایران بماند. سردار شهید میان منافع امت و ملت تضادی ندید و هم برای مردم منطقه امنیت آورد و هم برای مردم کشورش آرامش ایجاد کرد. حال آنکه براساس نظریه ساختارشکنان و اپوزیسیون با تئوری نه غزه، نه لبنان هم منطقه گرفتار تروریست‌های موردحمایت غرب می‌شد و هم مشخص نبود کشور به‌واسطه نظریات سورئال آن‌ها چه سرنوشتی پیدا می‌کرد.

 

ارسال نظر