سرمقاله
چرا سرمایه به صندوق امانات میرود اما در تولید صرف نمیشود
ماجرای عجیب و غریب سرقت از صندوق امانات بانک ملی شعبه خیابان انقلاب با بازداشت تیم حرفهای سارقان آن پایان یافت؛ ماجرایی که هنوز علامت سوالهایی از نحوه سرقت و چگونگی امنیت پایین این شعبه را در خود دارد که بماند برای بعد. بحث اصلی این گفتار مشاهده اقلام موجود در صندوق امانات بانک است که ازسوی سارقان به سرقت رفت و ازسوی پلیس کشف شد؛ مقادیر فراوانی طلا، سکه و ارزهای مختلف. سوال اینجاست هریک از این سرمایهها که میتوانند در بخشهایی که هم منجر به سودآوری برای صاحب سرمایه و هم رشد و شکوفایی صنعت و تولید کشور شود مورد استفاده قرار گیرند اما چرا این اتفاق نمیافتد؟! چرا صاحبان این سرمایههای دپوشده در صندوق امانات بانک وارد فضای سرمایهگذاری در صنعت، تولید و کسبوکارهای جدید نمیشوند؟
دو جواب کلی برای این سوال وجود دارد: 1- وضعیت تورم و بیثبات بودن سرمایه ریالی نسبتبه ارز، طلا و ... و 2- سختیها، موانع و مشکلاتی که بر سر راه تولیدکنندگان و سرمایهگذاران در جریان فرایندهای تولیدی و صنعتی وجود دارد. جستوجویی ساده از وضعیت تولیدکنندگان بهسادگی مبین این مساله است که قوانین در بیان مسوولان و روی کاغذ بسیار ساده و تسهیلشده همراه با حمایت است اما در میدان عمل آنچه به چشم نمیآید حمایت و پشتیبانی است. موانع و دستاندازهای ریز و درشت که سرانجام باعث آن میشود که تولیدکننده خرد و کلان عطای تولید را بر لقای آن ببخشد و سرمایه را از زیان به ارز و طلا و مسکوکات تبدیل و روانه صندوق امانات بانک کند. این شکل از حمایت و تسهیل نکردن شرایط هیچگاه منجر به شکوفایی تولید و صنعت در شکل بهینه آن در موارد خرد و کلان نخواهد شد.
ارسال نظر