سرمقاله
حجاریان چه میگوید؟
حجاریان، سیاستمدار رادیکالی است که هویت و انرژیاش را در جامعه و جبهه اصلاحات از رادیکالیسم میگیرد. او در طول دوران حیات سیاسیاش در بخشهای مختلف امنیتی، سیاسی و حتی مدنی، این خصلت را حفظ کرده و به رادیکالیسم پایدار مانده است.

حجاریان، سیاستمدار رادیکالی است که هویت و انرژیاش را در جامعه و جبهه اصلاحات از رادیکالیسم میگیرد. او در طول دوران حیات سیاسیاش در بخشهای مختلف امنیتی، سیاسی و حتی مدنی، این خصلت را حفظ کرده و به رادیکالیسم پایدار مانده است. اما بواقع او چه نسبتی با اصلاحطلبان دارد و در کدام نقطه سیاست ایران قرار میگیرد؟ چرا او حداقل در دو سال گذشته با ادبیاتی تند همراه تاجزاده به حاکمیت و جریان انقلابی حمله میکند و چه هدفی در سر دارد؟ اگر جبهه اصلاحات را طیفی از اصلاحطلبان معتدل، تکنوکرات و رادیکال بدانیم، حجاریان مهمترین نماینده بخش چپ اصلاحات و به تعبیری در منتهاالیه این جناح در مرز با اپوزیسیون قرار دارد و چه بسا در حال رفتوآمد درون و بیرون پوزیسیون و اپوزیسیون است. هدف اصلی حجاریان از بیان مواضع چند ساله گذشته و مخصوصاً در دوره دوم روحانی، تندتر شدن «تراز اصلاحطلبی» برای نمایندگی طیف ناراضی اصلاحات و چپتر شدن ادبیات و سیاستورزی اصلاحطلبان است. گرچه سران اصلاحات بهدنبال استفاده از ادبیات حجاریان، تاجزاده و عبدی برای دست بالا داشتن در مذاکره با اعتدالیون و حتی برخی نهادهای حاکمیتی هستند و ذیل سیاست «فشار از پایین مذاکره از بالا» از رادیکالها بهره میبرند اما این افراد فراتر از جریان اصلاحات هم بهدنبال مشابهتسازی با نهضت آزادی هستند که علاوه بر تکیه بر اسلام فردی و سکولار فاصله خود را با حاکمیت بیشتر کنند. رادیکالهای تجدیدنظرطلب بهدنبال نمایندگی رادیکالها و برداشتن مرزها با اپوزیسیون سیاسی خارج از کشور هستند تا در صورت لزوم در تصمیم نهایی اصلاحات و انتخابات1400 نقش ایفا کنند. حمله حجاریان به حاکمیت و برخی طیفهای اصلاحات همچون کارگزاران را باید در چارچوب مدیریت فضای جبهه اصلاحات و دگرسازی آنها با طیفهای عملگرای اصلاحات تحلیل کرد.