اخبار «صبحنو» از علت مجوز نگرفتن «شیشلیک» و«زخم کاری» محمدحسین مهدویان
کارگردان «ایستاده درغبار» به در بسته خورد
محمدحسین مهدویان یکی از مهمترین فیلمسازان چندسال اخیر است که در آستانه برگزاری سیونهمین جشنواره فیلم فجر برای اکران تازهترین ساختهاش یعنی «شیشلیک» با مشکل مواجه شده است. البته این مشکل محدود به «شیشلیک» نیست و اولین سریال نمایش خانگی مهدویان یعنی «زخم کاری» هم با مشکلاتی روبهرو شده است.

وقتی در اوایل دهه90 «آخرین روزهای زمستان» به کارگردانی محمدحسین مهدویان به روی آنتن شبکه یک سیما رفت کمتر کسی فکرش را میکرد یک استعداد جدید در سینمای ایران متولد شده باشد. اما «آخرین روزهای زمستان» که به زندگی شهید حسن باقری اشاره داشت توانست با فرم خاصاش مخاطبان زیادی را پای تلویزیون بنشاند. بوی شهید سیدمرتضی آوینی در اولین اثر رسمی مهدویان کاملا استشمام میشد. این شرایط اتفاقی نبود. محمدحسین مهدویان سالها در روایت فتح حضور داشته و تحتتاثیر آثار و منش سید شهیدان اهل قلم بوده است. البته او در سالهای قبل چندین مستند قابلتوجه هم ساخته بود اما «آخرین روزهای زمستان» سکوی مهدویان به سمت شهرت بود.
زنده شدن آبروی سینمای دفاع مقدس
اما او پس از موفقیت مجموعه مستند داستانیاش اینبار در سینما با فرم مورد علاقهاش حضور یافت. «ایستاده درغبار» اولین تجربه مهدویان در سینما بود. او دراین فیلم با همان فرم داکیودراما سراغ تصویر کردن زندگی حاج احمد متوسلیان رفت. بازهم مخاطبان غافلگیر شدند و این کارگردان جوان توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره فجر را از آن خود کند. منتقدان و مخاطبان زیادی از «ایستاده درغبار» استقبال کردند تا پس از سالها فیلمی درباره زندگی یکی از قهرمانان دفاع مقدس در سینما ساخته شده باشد که اتفاقا نظرمثبت منتقدان و مخاطبان را نیز جلب کرده است. رئالیسم موجود در فیلم و نمایش چهره عدالتخواهانه حاج احمد برای نسل جوان که کمتر از منش شهدا باخبراند بسیار جدید و جذاب بود. «ایستاده درغبار» آبروی سینمای دفاع مقدس را باردیگر زنده کرد.
ظهور یک پدیده
برخی گمان میکردند موفقیت مهدویان در «ایستاده درغبار» صرفا یک اتفاق بوده و دوام نخواهد داشت اما این کارگردان جوان بلافاصله در سال بعد سراغ ساخت دومین فیلماش رفت و «ماجرای نیمروز» را ساخت؛ فیلمی درباره یک مقطع مهم و حساس از تاریخ انقلاب. «ماجرای نیمروز» تریلری جاسوسی بود که بازهم در همان فضای داکیودراما سیر میکرد. البته اینبار دیالوگ و برخی تکنیکها به کار آمده بود که اثر جدید مهدویان را کاملا داستانی میکرد. فیلمنامه خوب، موقعیتسازیهای جذاب، دیالوگهای فوقالعاده، بازیهای درخشان، موسیقی پرکشش و سکانسهای پرتعلیق باعث شد تا به عقیده بسیاری از منتقدان، «ماجرای نیمروز» و کارگرداناش به یک پدیده درسینمای ایران تبدیل شوند. بیشک باید «ماجرای نیمروز» را بهترین تریلر ایرانی تا به امروز دانست. مهدویان در این فیلم ورود سازمان منافقان به مبارزه مسلحانه با حاکمیت را به خوبی تصویر کرد. غنای هنری این فیلم به قدری بود که حتی سرسختترین مخالفان نظام هم به سختی میتوانستند از آن ایراد بگیرند. دراین فیلم هم باز رئالیسم موج میزد و این نشاندهنده مزاج خاص مهدویان در فیلمسازی بود. هرچند که بهترین فیلم جشنواره به نام «ماجرای نیمروز» سند خورد اما به عقیده بسیاری سیمرغ بهترین کارگردانی هم باید به نام مهدویان میشد، که نشد!
توجه بیشتر به مخاطب
کارگردان «ماجرای نیمروز» حالا دیگر به شدت شناخته شده بود و بسیاری از اهالی سینما علاقهمند به همکاری با او بودند. مهدویان در سومین فیلم تصمیم گرفت کمی از فضای قبل فاصله بگیرد و مخاطب عام را هدف بگیرد. البته در «لاتاری» فیلم سوم مهدویان بازهم روح آثار گذشته ملموس بود. «لاتاری» با تم غیرت در بستر قصهای جوانانه برای نمایش در جشنواره ساخته شد. مخاطبان زیادی از آن استقبال کردند اما داوران روی خوشی به این فیلم نشان ندادند. البته «لاتاری» در اکران عمومی با موفقیت خوبی همراه شد.
پایانبندی حاشیهساز
ادامه «ماجرای نیمروز» در سال97 با نام «ردخون» ساخته شد. قصه این فیلم چندسال پس از فیلم اول روایت میشد. مهدویان دراین فیلم از جهات مختلف تحتفشار بود و همین باعث شد که خروجی فیلماش با «ماجرای نیمروز» فاصلهای مشهود داشته باشد. شاید یک دلیلاش نزدیک شدن زیاد کارگردان به کاراکترهای قصه بود. چیزی که تا پیش از این مهدویان ازآن دوری میکرد.
بازهم جنگ
محمدحسین مهدویان «درخت گردو» را با حضور بازیگران و عوامل شناختهشد ساخت. این فیلم روایت یک قصه واقعی از یک حادثه تلخ بود. حمله شیمیایی صدام به مناطق غربی کشور و به خاک و خون کشیده شدن مردم کشورمان. «درخت گردو» قصهای به شدت تلخ داشت. مهدویان برای کارگردانی این فیلم بالاخره سیمرغ جشنواره را گرفت.
روزهای عجیب مهدویان
اما مهدویان که در آستانه میانسالی قرار داشت اینبار و در ادامه میلاش به تجربههای مختلف سراغ ژانر کمدی رفت. او «شیشلیک» را با حضور رضا عطاران و پژمان جمشیدی ساخت. نویسنده این فیلم امیرمهدی ژوله است. براساس شنیدهها ظاهرا این فیلم نزدیک به ژانر کمدی سیاه است و حال و هوایی خاص دارد. درماههای قبل خبرهایی از به مشکل خوردن اکران «شیشلیک» به گوش میرسید. ظاهرا نظراتی درباره محتوای فیلم و فضای انتقادیاش بهوجود آمده بود. نهایتا سازندگان «شیشلیک» فرم جشنواره را پر کردند تا اولین اکراناش را تجربه کند. در روزهای گذشته اعلام شد طبق نظر شوراهای مربوطه در سازمان سینمایی، فیلم جدید مهدویان باید چند مورد را اصلاح کند. اما براساس شیندههای «صبحنو» با وجود اعمال اصلاحات لازم، بازهم موارد جدیدی برای اصلاح بر «شیشلیک» اعلام شده و حالا سازندگان «شیشلیک» باید بازهم در فیلمشان دست ببرند. با این وجود مشخص نیست که آیا نهایتا فیلم جدید کارگردان «ایستاده درغبار» به اکران برسد یا نه. اما این تمام ماجرا نیست. ظاهرا محمدحسین مهدویان اینروزها خوششانس نیست و قرار است همچنان «نه» بشنود. مهدویان در ماههای اخیر درگیر ساخت اولین سریالاش برای شبکه نمایش خانگی با نام «زخم کاری» بود. «زخم کاری» فضایی خاص و ملتهب دارد و به نظر میرسد تجربهای نو در شبکه نمایش خانگی باشد. اما براساس شنیدههای خبرنگار «صبحنو» با وجود آغاز پیشتولید «زخم کاری» این سریال هم با مشکل مواجه شده است. این مجموعه باگذشت حدود دوماه از درخواست مجوز ساخت هربار با نظرات مختلف مواجه و هنوزراه به جایی نبرده است. به این واسطه پروژه جدید محمدحسین مهدویان با وجود آماده بودن شرایط تصویربرداری باید همچنان معلق بماند. به نظر میرسد کارگردان موفق سالهای اخیر و سازنده فیلمهای مشهوری چون «ایستاده درغبار» و «ماجرای نیمروز» روزهای عجیب و غریبی را در پیش دارد.