تمایل نهاد اجماع ساز اصلاحات برای حمایت از نامزد مستقل اصلاح طلبی در انتخابات 1400 قوت گرفت
گذر از لاریجانی، چشمک به جهانگیری
تحلیل ترکیب چهرههای حقیقی نهاد اجماعساز اصلاحطلبان که دو ماهی میشود آغاز به کار کرده، نشان از آن دارد که اصلاحطلبان به احتمال بسیار زیاد از نامزد اجارهای گذر کرده و معاون اول رییسجمهوری را به عنوان نماینده اصلی خود، رهسپار انتخابات 1400 خواهند کرد.

تحلیل ترکیب چهرههای حقیقی نهاد اجماعساز اصلاحطلبان که دو ماهی میشود آغاز به کار کرده، نشان از آن دارد که اصلاحطلبان به احتمال بسیار زیاد از نامزد اجارهای گذر کرده و معاون اول رییسجمهوری را به عنوان نماینده اصلی خود، رهسپار انتخابات 1400 خواهند کرد. با این حال، بخشهای قابلتوجهی از جبهه اصلاحات همچنان در خیال رییس پیشین مجلس سیر میکنند و امیدوارند بتوانند در هفتههای پیش رو، شرایط را برای استمرار ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرایان محافظهکار مهیا کنند؛ هر چند اظهارات چندی پیش محمود واعظی، رییسدفتر حسن روحانی علیه اصلاحطلبان و نیشوکنایههای متقابل اصلاحطلبان، احتمال تداوم همنشینی محور اصلاحات-اعتدال را کمرنگ کرده است. اظهارات سیدحسن رسولی در گفتوگو با «صبحنو» که بدون پردهپوشی، حمایت جبهه اصلاحات از «آقای فیلسوف» در 28 خرداد را بسیار بعید ارزیابی کرد، شاید در نوع خود گواه آن باشد که اعتبار سیاست نامزد اجارهای در نگاه اصلاحطلبان، کمتر از همیشه شده است. ادامه این گزارش را از دست ندهید.
چندی پیش یکی از کانالها خبری را منتشر کرد مبنی بر اینکه 15نفر بهعنوان چهره حقیقی عضو شورای ائتلافی اصلاحطلبان انتخاب شدهاند. بنا بر این اخبار، روز شنبه سپریشده، کمیته 9نفرهای که مسوول انتخاب 15 عضو حقیقی نهاد اجماعساز انتخاباتی اصلاحطلبان بود، طی جلسهای این افراد را انتخاب کرد. این 15 عضو حقیقی عبارتند از: بهزاد نبوی، سیدحسین مرعشی، محسن امینزاده، محسن میردامادی، محمدرضا جلاییپور، علیرضا علویتبار، سیدحسن رسولی، سیدسراجالدین موسوی، حسن صادقی، عماد بهاور، بدرالسادات مفیدی، سیدمعروف صمدی، فاطمه سعیدی، فخرالسادات محتشمیپور و اسماعیل گرامیمقدم.
گفتنی است لیست این افراد برای تایید نهایی برای سیدمحمد خاتمی ارسال و در صورت موافقت وی بهزودی به صورت رسمی اعلام ميشود و نهاد اجماعساز اصلاحطلبان با ترکیب کامل فعالیت انتخاباتی خود را آغاز خواهد کرد. بنا بر آخرین تصمیم انتخاباتی اصلاحطلبان که توسط شورای هماهنگی جبهه اصلاحات گرفته شد، قرار بر این است که نهاد ائتلافی اصلاحات شامل نماینده 30 حزب اصلاحطلب(به عنوان چهرههای حقوقی) به اضافه 15 نفر چهره حقیقی که ذکرشان پیشتر آمد، در نهایت روی یک چهره اصلاحطلب برای نامزدی انتخابات 1400 اجماع کنند. با این حال بسیاری معتقدند که با وجود شخص خاتمی و نیروهای نزدیک به او، کارکرد این نهاد بهاصطلاح اجماعساز، تزیینی و غیرموثر خواهد بود و اصلاحات باید در نهایت به نظر خاتمی تمکین کند؛ اقدامی که یکبار پیش از این در انتخابات 92 نیز رخ داده بود.
حکم، حکمِ خاتمی
اصلاحطلبان با وجود اینکه در آن انتخابات پشت محمدرضا عارف بسیج شدند، اما در ساعات منتهی به انتخابات و پس از حکم نهایی خاتمی مبنی بر لزوم کنارهگیری عارف به نفع روحانی، بهیکباره برای روحانی دست به تبلیغ زدند و زمینه پیروزی او را فراهم آوردند. این بار نیز به نظر میرسد که نهاد جدید اجماعساز اصلاحات صرفا برای دموکراتیک جلوهدادن روندهای سیاستگذاری در جبهه اصلاحات باشد وگرنه آنچه تعیینکننده اصلی است، حکم شخص خاتمی و چهرههای نزدیک به او خواهد بود؛ چه آنکه با نیمنگاهی به ترکیب چهرههای حقیقی جدیدا انتخابشده نیز میتوان به صوریبودن روند نهاد اجماعساز اصلاحات، پی برد.
از میانهروها تا رادیکالها
در ترکیب اعضای حقیقی نهاد اجماعساز اصلاحات، حسین مرعشی و فاطمه سعیدی، تنها نمایندگان طیف راست اصلاحات هستند. اسماعیل گرامیمقدم، سخنگوی حزب اعتماد ملی و سیدحسن رسولی، چهره نزدیک به عارف، دو چهره چپ میانه هستند که در نهاد اجماعساز اصلاحطلبان حضور دارند. حضور بدرالسادات مفیدی و عماد بهاور در نهاد اجماعساز، به عنوان کسانی که سابقهرادیکالیسم دارند، از نکات دیگر جالب توجه در ترکیب مذکور است.
سید معروف صمدی، دیگر عضو نهاد اجماعساز نیز از فعالان اهل تسنن عضو در حزب اراده ملت به حساب میآید. حضور صمدی در میان افراد حقیقی در شرایطی است که حزب متبوع او یعنی حزب اراده ملت به دبیرکلی احمد حکیمیپور، مرداد امسال در بیانیهای اعتراضی، از حضور در جمع احزاب شورای هماهنگی جبهه اصلاحات(متولی اصلی نهاد اجماعساز) کنارهگیری کرده بود. صمدی در انتخابات شوراها در سال 96 از لیست امید در تهران کنار گذاشته شد و جایش را به مرتضی الویری داد.
ادامه از صفحه 4
سلطه چپها بر نهاد اجماعساز
از اینها گذشته با نگاه به ترکیب کلی چهرههای حقیقی نهاد اجماعساز اصلاحات متوجه میشویم که عمده این افراد به طیف چپ جبهه اصلاحات یعنی محل جانمایی سیاسی خاتمی، تعلق دارند. بهزاد نبوی، سیدسراجالدین موسوی، محسن امینزاده، محسن میردامادی، محمدرضا جلاییپور، علیرضا علویتبار و فخرالسادات محتشمیپور از جمله چهرههایی هستند که به لحاظ سیاسی، به نحله نزدیک به محمد خاتمی گرایش بیشتری دارند و از منتقدان اصلی جناح عملگرای اصلاحات یعنی حزب کارگزاران سازندگی هستند.
سلطه چپها بر این نهاد، در کنار حضور کمرنگ چهرههای متعلق به طیف راست اصلاحات، نشان از این دارد که سازوکار اجماعی اصلاحطلب از همین حالا شمشیر را علیه هواداران نامزدی علی لاریجانی در حزب کارگزاران سازندگی بیرون کشیده و حاضر نیست به همین راحتی، زیر بار نامزدی رییس پیشین مجلس در انتخابات پیش رو برود. اگر به اظهارنظر اخیر سیدحسین مرعشی (بهعنوان یکی از دو نماینده حزب کارگزاران سازندگی/ طیف راست اصلاحات در نهاد اجماعساز) مبنی بر مخالفت با حمایت از نامزدی لاریجانی نیز توجه کنیم، میتوانیم بهتر و بیشتر به سمت و سوی کلی حاکم بر مکانیزم انتخاباتی اصلاحطلبان پی ببریم.
جهانگیری؛ گزینه اول نهاد اجماعساز
چپگرایی غالب بر نهاد انتخاباتی اصلاحات، خود گویای آن است که اسحاق جهانگیری در مقایسه با علی لاریجانی از شانس به مراتب بیشتری برای جلب حمایت اصلاحطلبان برخوردار است. کارنامه ناموفق دولت اعتدال در تمشیت امور معیشتی مردم و اعتراض عمومی به این عملکرد، باعث شده تا اصلاحطلبان به این نتیجه برسند که استمرار خط روحانی در قالب علی لاریجانی، اصلا نمیتواند برای جریان اصلاحطلبی به صلاح باشد و بهتر است برای حفظ حیثیت نیمبند خود هم که شده، چشم روی گزینه ائتلافی فروبسته و اینبار ، روی گزینهای تماما اصلاحطلب سرمایهگذاری کنند.
البته جهانگیری نیز به واسطه حضور هشتساله بر مسند معاوناولی رییسجمهوری، چندان از نگاه مردم، خطی جدای از دولت کنونی ندارد و او نیز به نوبه خود، وضع موجود را نمایندگی میکند اما با این حال و بهزعم اصلاحطلبان، سرمایهگذاری روی جهانگیری در مقایسه با سرمایهگذاری مجدد روی گزینهای اجارهای از جنس روحانی، بهتر و بیشتر میتواند منافع اصلاحات را تامین کند و باعث خواهد شد تا بدنه اجتماعی کرخت اصلاحات، به تکاپوی حضور پای صندوقهای رای بیفتند.
آنچه از دوگانه «حمایت از گزینه اصلاحطلب-حمایت از گزینه اجارهای» برمیآید، این است که اصلاحات اساسا دچار بحران سیاستورزی شده و ایجاد این نهاد اجماعساز نیز بهنوبه خود هدفی جز حل این بحران ندارد. تفاوت نگرش میان طیفهای اصلاحطلبی که یک طرف، عملگرایانه درصدد حمایت از گزینه اجارهای است و طرف دیگر درصدد عبور از نامزد غیرمستقل است، خود عامل دیگری است که وجود نهاد اجماعی میان اصلاحطلبان را توجیه میکند.
گذشته از این، ایجاد مکانیزم اجماعی میان اصلاحطلبان خود گویای آن است که جبهه اصلاحات برخلاف ادعاهای همیشگیاش مبنی بر بیتاثیری نهاد ریاستجمهوری در اداره امور کشور، عطش عجیبی برای تسخیر قدرت قوه اجرایی دارد و بدون شک برای استمرار حضور در این قوه، از هیچ امکان و ظرفیتی کوتاهی نخواهد کرد؛ اما پیشتر جریان اصلاحات باید نسبت به مسوولیت بالای خود در بهقدرترساندن دولت اعتدال در سالهای 92 و 96 پاسخگو باشد و اعلام بدارد که نسبتش با اعتدال و دولت فعلی چیست و سهمش در نابسامانیهای مدیریتی چقدر است.
برای بررسی بیشتر اهداف و سازوکار نهاد اجماعساز اصلاحات برای انتخابات 1400، به سراغ یکی از اعضای حقیقی آن یعنی سیدحسن رسولی از چهرههای نزدیک به محمدرضا عارف رفتیم. رسولی در این گفتوگو، گذاره ما مبنی بر بالابودن احتمال حمایت این نهاد از نامزدی جهانگیری را تایید کرد و با بعید خواندن حمایت اصلاحطلبان از علی لاریجانی، تصریح کرد: «آقای لاریجانی به نظر من اصلا در زمره نامزدهای اصلاحطلبان قرار ندارند چون نه ایشان خود را اصلاحطلب میداند و نه جامعه اصلاحطلبی ایشان را اصلاحطلب میداند.»
در ادامه مشروح گفتوگوی «صبحنو» با این فعال اصلاحطلب و عضو شورای شهر تهران را از نظر خواهید گذراند.
با توجه به طرح اولیه نهاد اجماعساز اصلاحطلبان، به نظر شما آیا این نهاد روی یک چهره اصلاحطلب توافق خواهد کرد؟
طی سالهای اخیر سازوکار ایجاد انسجام و همگرایی در میان ظرفیتهای مختلف اصلاحطلبی از طریق مرجعی با حضور طیفهای مختلف که آخرین آن، همین نهاد در حال شکلگیری است(اشاره به نهاد اجماعساز) محقق شده است و طبعا تا زمانی که نظام جامع انتخاباتی و حزبی و سیاسی کشور تکمیل نشود، هر دو جریان سیاسی، ناگزیر به استفاده از چنین نهادهای توافقی انسجامبخش هستند. طی سه انتخابات قبل اسفند 98، شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان را داشتیم که در هر سه انتخابات(اشاره به 92، 94 و 96) موفق ظاهر شد و امیدوار هستم که اگر شرایط کلی برگزاری انتخابات با مشارکت بالا و رقابتی حاصل شود، این نهاد اجماعساز بتواند به نمایندگی از جامعه اصلاحطلبی ایران، در جهت ایفای نقش سیاسی اصلاحطلبان موثر باشد.
من جواب سوال خود را نگرفتم. آیا این نهاد میتواند روی حمایت از یک چهره اصلاحطلبی خالص، به نتیجه اجماعی نهایی دست یابد؟
تنها کارکرد نهاد اجماعساز، نزدیک کردن دیدگاهها در میان ظرفیتهای مختلف اصلاحطلبی و در سطوح نظری و عملیاتی است. در گذشته نیز همینطور بود و تنها تفاوتی که نسبت به شورایعالی سیاستگذاری ایجاد شده، جابهجایی برخی افراد در نهاد اجماعساز است.
مقداری روی مصادیق هم صحبت کنیم. الان آقای لاریجانی به عنوان یکی از مصادیق نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری مطرح است؛ آیا ایشان شانسی دارد که از سوی نهاد اجماعساز اصلاحطلبان، مورد اجماع قرار بگیرد؟
در کجا مطرح هستند؟
در افواه و ارزیابیهای رسانهها.
بله، ایشان حتما برای جریان اصولگرایی، همواره نامزد بالقوه بودهاند و احتمالا هم خواهند بود.
اینکه میفرمایید برای جریان اصولگرایی؛ یعنی نهاد اجماعساز اصلاحطلبان روی آقای لاریجانی نظر نخواهد داشت؟
خیر، این نهاد، نهاد اجماعساز اصلاحطلبان است. اصولگرایان هم برای خودشان، دو، سه نهاد اجماعساز دارند. طبعا طرح نامزدهایی که پیشینه اصلاحطلبی دارند، در بستر نهاد اجماعساز موضوعیت مییابد.
به نظر شما آیا احتمال همراهی و هماهنگی بخشی از جریان اصولگرایی با نهاد اجماعساز اصلاحطلبان وجود دارد؟ به نظر شما، آیا بار دیگر احتمال حمایت مشترک طیفی از اصولگرایان و اصلاحطلبان از گزینهای شبیه آقای روحانی وجود دارد؟ مانند سال 92.
من شخصا بعید میدانم که آن سیاست تکرار شود چون تجربه خوبی از اقدام اصلاحطلبان در سال 92 حاصل نشد.
حضور آقای جهانگیری را چگونه ارزیابی میکنید؟
آقای جهانگیری اگر بیایند، در حوزه اصلاحطلبی تعریف میشوند.
بنابراین شانس آقای جهانگیری در مقایسه با آقای لاریجانی برای جلب حمایت نهاد اجماعساز اصلاحطلبان، بیشتر است.
آقای لاریجانی به نظر من اصلا در زمره نامزدهای اصلاحطلبان قرار ندارند چون نه ایشان خود را اصلاحطلب میداند و نه جامعه اصلاحطلبی ایشان را اصلاحطلب میداند اما آقای جهانگیری از ابتدای انقلاب اسلامی همواره در زمره نیروهای اصلاحطلب قرار داشتهاند.
در سال 92 شاهد بودیم که اصلاحطلبان با وجود اینکه از مدتها قبل روی آقای عارف اجماع کرده بودند، با حکم نهایی آقای خاتمی، در نهایت از آقای عارف به آقای روحانی شیفت کردند. به نظر شما آیا میتوانیم دوباره شاهد حکم نهایی آقای خاتمی برخلاف تصمیم سازوکار نهاد اجماعساز اصلاحطلبان اینبار در انتخابات 1400 باشیم؟
بعید میدانم. آقای دکتر روحانی پاسخی به رفتار مسوولانه سیاسی و اخلاقی آقای خاتمی، مرحوم هاشمی و فداکاری دکتر عارف ندادند. کافی است اظهار نظر چند روز قبل مغز متفکر دفتر ایشان را تحلیل محتوا کنید و به نتیجهای که عرض کردم،
خواهید رسید.
سید حسن رسولی:
آقای لاریجانی به نظر من اصلا در زمره نامزدهای اصلاحطلبان قرار ندارند چون نه ایشان خود را اصلاحطلب میداند و نه جامعه اصلاحطلبی ایشان را اصلاحطلب میداند اما آقای جهانگیری از ابتدای انقلاب اسلامی همواره در زمره نیروهای اصلاحطلب قرار داشتهاند