۱۴۰۰ کودک دارای معلولیت در سراسر کشور به فرزندخواندگی پذیرفته شدهاند
به ما کودک معلول بدهید!
با وجود سایه سنگین بیماری کرونا بر کشور و مشکلات اقتصادی از ابتدای سال ۹۹ تا امروز، رویای صدها کودک بیسرپرست برای داشتن خانواده تعبیر شد. تعداد زیادی کودک بیمار در همین سال که مساله غربالگری به مساله روز پزشکی تبدیل شده است، به فرزندخواندگی پذیرفته شدند اما این همه ماجرا نیست.

با وجود سایه سنگین بیماری کرونا بر کشور و مشکلات اقتصادی از ابتدای سال ۹۹ تا امروز، رویای صدها کودک بیسرپرست برای داشتن خانواده تعبیر شد. تعداد زیادی کودک بیمار در همین سال که مساله غربالگری به مساله روز پزشکی تبدیل شده است، به فرزندخواندگی پذیرفته شدند اما این همه ماجرا نیست. شاید خبرهای مسوولان سازمان بهزیستی از آمارهای مربوط به فرزندخواندگی در همین سال کرونایی، کمی از زهر تلخی خبرهای کرونایی را بگیرد. تحریم، مشکلات اقتصادی، کرونا و همه تبعات سخت و تلخش نتوانست سنت زیبای فرزندخواندگی را تحتتاثیر قرار دهد.
میدانید کودک خاص بهزیستی به چه کودکی میگویند؟ کودکی که با یک بیماری صعبالعلاج یا با نوعی از معلولیت به دنیا آمده و پدر و مادر زیستی او را سر راه گذاشتهاند، این کودک به مراکز نگهداری بهزیستی منتقل میشود؛ بیسرپرست است و بیمار و نیازمند درمان.
سعیدبابایی، مدیر کل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی از استقبال بینظیر ایرانیان خارج از کشور برای فرزندپذیری کودکان خاص بیسرپرست و خیرانی که به میدان آمدهاند تا با حمایتهای مالی و معنوی از خانوادهها سنت زیبای فرزندپذیری کودکان بیمار و بیسرپرست را تقویت کنند، میگوید: «در پنج سال گذشته، حدود ۱۴۰۰ کودک دارای معلولیت یا بیماری خاص در سراسر کشور توسط خانوادههای نیکوکار به فرزندخواندگی پذیرفته شدهاند. از این آمار ۶۰۲ کودک معلول بودند و ۷۹۷ کودک دارای بیماری خاص. معلولیتها هم انواع مختلفی دارند؛ از ناشنوایی و نابینایی تا معلولیت ذهنی و جسمی. بیماریهای خاص هم به همین ترتیب انواع مختلفی دارند. بعضی بیماریهای کودکان ما بعداز چند سال و طی مراحلی درمان میشوند اما بعضی بیماریها ممکن است، سالها و شاید تا آخر عمر با فرد همراه باشد اما بسیاری از خانوادهها با علم به این موضوع متقاضی فرزندان خاص میشوند. ما کودکان مبتلا به ایدز داشتیم که توسط خانوادههای نیکوکار به فرزندخواندگی پذیرفته شدند. دو کودک همسان دوقلو داشتیم که دچار ناهنجاری جنسیتی بودند و ظاهر دخترانه داشتند اما درواقع پسر بودند و نیازمند چند عمل جراحی، با همه سختیها، نگرانیها و استرسی که در خصوص بیماریشان وجود داشت توسط خانواده نیکوکاری به فرزندخواندگی پذیرفته شدند.
او ادامه میدهد: «در حال حاضر رویکرد بهزیستی برمبنای خروج کودکان از مراکز نگهداری و ورود آنها به خانواده است. تلاش ما بر این است که این اتفاق در کمترین زمان ممکن بیفتد. حالا نسبت به این رویکرد دو نگاه وجود دارد؛ برخی میگویند باید شرایط فرزندخواندگی کودکان خاص را آسانتر کنیم و هرکسی آمد گفت میخواهم کودک بیمار را فرزندخوانده کنم بهزیستی استقبال کند و به راحتی فرزند را واگذار کند. این نگاه ممکن است در برخی مراکز بهزیستی هم حاکم باشد، اما نظر غالب سازمان بهزیستی این است که وقتی خانوادهای آنقدر شهامت دارد که میگوید حاضرم کار سختتر را انجام دهم و فرزند با شرایط خاص را بپذیرد، بهزیستی باید ببیند این خانواده چقدر شرایط فرزندپذیری را دارد؟ اتفاقاحساسیت ما در مورد این کودکان کمی بیشتر است چون خیلیها پا پیش میگذارند اما کمی که جلوتر میآیند و از جزئیات بیماری کودک باخبر میشوند، پا پس میکشند. یا ممکن است خانوادهای آمادگی خودش را برای پذیرش کودکی اعلام کند اما از نظر مسوولان بهزیستی توانایی نگهداری از کودکی با شرایط خاص را نداشته باشند. گام اول خانوادهها برای فرزندپذیری کودکان خاص، آگاهی است و گام دوم آمادگی. خانوادهها باید آمادگی روحی و ذهنی پذیرش فرزند خاص را داشته باشند چون این فرآیند، فرآیند سادهای نیست و ما باید مطمئن باشیم که خانواده توانایی نگهداری از این کودکان را دارد.
یکی دیگر از مشکلات خانوادههایی که متقاضی فرزندپذیری کودکان خاص هستند، زمانبربودن این پروسه در موارد واگذاری بیناستانی است. در موارد بیناستانی برای مثال خانوادهای که در استان تهران زندگی میکند، متقاضی کودک بیماری است که در شیرخوارگاه استان دیگر زندگی میکند و این طولانیشدن پروسه در شرایطی است که بعضی کودکان زمان طلایی برای درمان دارند که ممکن است از دست برود. مدیر کل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی در این رابطه میگوید: «سامانه اینترنتی فرزندخواندگی از اردیبهشت امسال راهاندازی شد و هنوز تا رسیدن به نقطه ایدهآل فاصله دارد. در موارد بیناستانی بحث احراز صلاحیت توسط بهزیستی دو استان صورت میگیرد؛ هم استان محل سکونت پدر و مادر، هم استانی که کودک در مرکز نگهداری آن است. ما پیگیری میکنیم که احراز هویت توسط بهزیستی فقط در استان محل سکونت خانواده صورت بگیرد. واقعیت این است که ما اول مسیر هستیم و با اینکه در چند سال اخیر با رویکردهای جدید سازمان بهزیستی بحث فرزندخواندگی کودکان خاص تسریع شده اما این فرهنگسازی و هماهنگیها مقداری زمان میبرد. نکته دیگر اینکه در خصوص واگذاری بیناستانی یک بخش مربوط به ماست و یک بخش مربوط به سیستم قضایی و باید نشستهایی را هم با قضات حوزه فرزندخواندگی برگزار کنیم تا راهکارهای قضایی تسهیل فرزندپذیری بیناستانی کودکان خاص هم بررسی شود.
۱۵ هزار متقاضی فرزندپذیری در نوبت هستند
بابایی در آخر میگوید: «بعضی خانوادهها فقط فرزند دختر میخواهند، آن هم زیر دو سال. به ازای هر فرزند دختر زیر دو سال بهزیستی ۱۷ متقاضی وجود دارد اما ما کودکانی داریم که 6ساله هستند و محروم از خانواده و هیچ متقاضی برای آنها وجود ندارد. همین شرایط پیش میآید که ما از سال ۹۰ تا آلان ۱۵ هزار متقاضی فرزندپذیری داریم؛ البته این روزها با ترویج سنت فرزندپذیری کودکان خاص اتفاقات خوبی افتاده است. امیدوارم روزی برسد که با افتخار بگوییم حتی یک کودک هم در مراکز شبهخانواده وجود ندارد.»