صبحنو همزمان با اکران آنلاین یک مستند بررسی کرد
«کودتای ۵۳»؛ یک مستند رهاشده
مستند بلند «کودتای53»، سعی دارد تا به موضوع تاریخی و سرنوشتساز کودتای28مرداد سال1332 بپردازد. این اثر، بعد از اکران در سینماهای هنر و تجربه، هماکنون در یکی از سایتهای پخش فیلم در حال اکران آنلاین برای مخاطبان است.

مستند بلند «کودتای53»، سعی دارد تا به موضوع تاریخی و سرنوشتساز کودتای28مرداد سال1332 بپردازد. این اثر، بعد از اکران در سینماهای هنر و تجربه، هماکنون در یکی از سایتهای پخش فیلم در حال اکران آنلاین برای مخاطبان است.
«کودتای53» با حضور در جشنوارههای داخلی، موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین مستند از سیونهمین دوره جشنواره فیلم فجر و جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران در چهاردهمین دروه جشنواره بینالمللی سینما حقیقت شد.
از آنجایی که سینمای مستند پیوند تنگاتنگی با مفهوم واقعیت و شکلدهی به آن را در بر دارد، برای مخاطبانش نیز بهرهای عظیم و پرفایدهای را به همراه میآورد. سینمای مستند میتواند دید ما را نسبت به واقعیات اطرافمان صیقل دهد و نوع نگرش بهتری را به ما هدیه دهد. اما «کودتای53» تا چه حدی میتواند چنین کار بزرگی را برای مخاطبانش انجام دهد؟ در ادامه، به بررسی این فیلم میپردازیم تا پاسخ به سؤال مطرح شده تا حدی برایمان وضوح پیدا کند.
ایجاد یک نگرش متفاوت
با شروع فیلم و تیتراژ آغازین آن، از زبان فیلمساز، انجام تحقیقاتی گسترده در مدت طولانی مطرح میگردد.(او تقریبا از سال1388 تحقیقات خود را درباره موضوع فیلم، شروع کردهبود.)
از طرفی در اولین مواجهه ما با چهره «دکتر محمد مصدق»، فیلمساز شخصیت ایشان را در مقایسه با «مهاتما گاندی»، رهبر سیاسی و معنوی هندوستان قرار میدهد؛ درست در همین نقطه، نگرشی متفاوت برای مخاطب نسبت به شخصیت «دکتر مصدق» شکل میگیرد.
اما عاملی که در آغاز اثر چشمگیر و عجیب است، بهکارگیری تم و فضایی با رنگ و لعاب فرنگی است. زبان فیلم، معرفی شخصیتها، اسامی تیتراژ و لوکیشنها غالبا غیرایرانی و فرنگی هستند. خوب یا بدش بماند، اما گویی فیلمساز با این کار قصد دارد تا برتری خود را نسبت به موضوع و فضا به تماشاگر القاء کند.
در ادامه و تا حوالی دقیقه30فیلم، فیلمساز بر روی این نکته متمرکز است که شروع به تحقیقات و مطالعاتی گسترده نمودهاست که این کار برای شروع ساخت هر فیلمی ضروری است. او مداما سکانسهایی مبنی بر همین موضوع را به ما نشان میدهد و تأکید خاصی بر روی این ماجرا دارد. حتی در برخی از صحنهها از موضوع اصلی مستند دور میشود و مخاطب را نیز با خود از همراهی با ماجرای فیلم دور میسازد. «امیرانی» در طول این دقایق از اثرش، روند پیگیریهایش برای ساخت و جمعآوری مطالب و اسناد را به نمایش میگذارد. اما به راستی این کار او چه دلیل خاصی را در بر دارد؟ آیا جز این است که اثر را موثق جلوه دهد؟ اما، آیا ما نباید این احساس وثوق و شکلگیری تحقیقات فراوان را در بافت اثر مشاهده کنیم؟ و نه با نمایش گذاشتن آنها. بنابراین فیلم، دقایق اضافه کم ندارد! دقایقی که بیننده را به شدت از همراهی با اثر باز میدارد.
ملی شدن صنعت نفت
شروع استفاده از اسناد، با معرفی و تحلیل و بررسی شخصیت «دکتر مصدق» آغاز میگردد. علاوهبر بعد اخلاقی و سبکزندگی او، تحصیلات و حتی سبک لباس پوشیدن ایشان نیز مورد بررسی قرار میگیرد.(که عمدتا اشخاص به تعریف از این عوامل میپردازند.) استفاده از فیلمها و عکسهای بهجا مانده از آن دوران نیز در این بخش جای توجه فراوان دارد. ماجرای ملی شدن صنعت نفت و موضعی که انگلستان نسبت به این موضوع داشت، در یکسوم ابتدایی فیلم مطرح میگردد. که البته جای کار بیشتر در رابطه با این موضوعات احساس میشد، زیرا از جمله نقاط مهم برای شکلدهی به کودتا در تاریخ کشورمان به حساب میآیند. با ادامه یافتن داستان و تقابل دولت انگلستان با ایران، شخصیتی به نام«داربیشر» بهعنوان فرد اصلی کودتا معرفی میگردد و تحقیقات، پیرامون شخصیت او نیز آغاز میشود. اگرچه فیلمساز در شکلدهی به شخصیت چنین فردی ضعیف عمل میکند، اما داستانی که پیرامون او مطرح میگردد و ماجرای تطابق اسناد گمشده و حذفشده از مستندی مهم درباره کودتا، پیشبرنده داستان است و درگیری مخاطب را با ماجرا
به شدت بالا میبرد. اما عاملی که برای داستان «داربیشر» بهعنوان ضعف مطرح میشود، زمان زیادی است که صرف معرفی آن میگردد.
موضوعی که در این مستند به شدت جای بحث فراوان دارد، زاویه دید فیلمساز نسبت به شخصیت «دکتر مصدق» است. غالب افرادی که در این فیلم از آنها برای تبیین مسائل موجود، مصاحبه گرفته میشود، نوع نگاهی شبیه به هم و عقیدهای نزدیک به یکدیگر دارند. جالب آنجاست که موضوعات مختلف سیاسی-تاریخی از جمله: رخداد30تیر1331، نفوذ کمونیسم در آن دوران، قتل «محمود افشارطوس»، براندازی دولت مصدق و ماجرای تبعید وی، همگی از زبان چنین افراد مشابه به هم مطرح میگردند.
در این بین، نظرات مخالف بیان نمیشوند و به همین سبب، این فیلم توانایی لازم برای ایجاد چالشی جذاب را در خود ندارد.
پایانبندی فیلم نیز اگرچه با توجه به روند داستان، دور از ذهن نبود، اما نکتهای که در این بخش قابل ذکر است، نتیجهگیری فیلمساز نسبت به موضوع و پیوندی که او با کودتای 28مرداد1332 و حوادث بهمنماه1357 برقرار میسازد، است. ضمن آنکه این موضوع جای کار و پرداخت بیشتری را میطلبید، با چنین پایانی احساس میشود که در انتهای داستان رها شدهاست.